روزگاری بود که بیرون رفتن برای " زن " گناهی بزرگ محسوب میشد ؛ اما با گذشت زمان و تغییر طرز فکر و سطح سواد زنان موجب شد تا این قشر از جامعهی ایرانی حق مسلم خود را مطالبه کند. طبیعی بود که حضور در جامعه مستلزم رعایت هنجارهای اجتماعی بود ؛ بنابراین زنان میبایست برای حضور در جامعه حتماً از پوشش چادر برای حجاب خود استفاده میکردند ؛ دیری نپایید که زنان پوشش مانتو را بعنوان حجاب دوم اما تحت هنجار برای خود انتخاب کردند .فشارهای بیمنطق مقامات بر روی مردم و به خصوص جوانان که گناهشان ملاقات با همنوع از جنس مخالفشان آن هم در مکانهای سر باز و عمومی و یا بیرون گذاشتن قسمتی از مو و یا ابراز تمایلات به حق سیاسی_اجتماعی در دانشگاه - که در زمان انقلاب از حقوق مسلم دانشجویان به حساب میآمد ، چه اینکه بخش اعظم وظیفهی اطلاعرسانی در انقلاب بزرگ جمهوری اسلامی بر دوش جوانان و دانشجویان قرار داشت - بود ، چندین اثر بد و بدون بازگشت را بر روی جامعه بر جای گذاشت. نخست اینکه فشار بر روی جوانان و توبیخ آنها به جرم همصحبتی با جنس مخالف(!) و تحقیر شخصیت آنها نزد خانوادهی متدین - و به شدت خشک و اصولگرای آن دوره - موجب رواج بیعفتی و روابط نامشروع شد! چرا که جوانان برای فرار از دست همانها که چماغ فشار در دستشان بود به مکانهای - به اصطلاح - امن و سرپوشیده میرفتند و همین امر موجب سوءاستفادههای بسیاری را فراهم آورد ؛ چنان که میدانیم هرکجا که دو نفر از جنس مخالف زیر یک سقف تنها باشند شیطان نیز در آنجاست! چه دخترانی که با وعدههای پوشالی و رویایی برخی پسران و اعتماد به آنها مورد تجاوز قرار نگرفتند و شاید سالها هم به دلیل مسائل خانوادگی دم بر نیاوردند!
- ۰ نظر
- ۲۲ مرداد ۹۳ ، ۰۵:۳۸