Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه های اجتماعی» ثبت شده است

نگاهی به شبکه اجتماعی بوم‌گپ

شبکه اجتماعی بوم‌گپ به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده است. این شبکه اجتماعی فضایی شبیه به توییتر را برای کاربران فراهم آورده با این تفاوت که تعداد نویسه‌ها در هر فرسته میتواند ۱۰۰۰ کارکتر باشد که مزیت جذابی به حساب می‌آید. پایداری سرویس و سرعت بالای دانلود و آپلود فایلها از جمله مزایای بوم‌گپ به شمار می‌آید. کاربران در هر فرسته یا پست امکان ارسال تصویر، فیلم، فایل صوتی، لینک، پیوست فایل جهت دانلود و نیز نظرسنجی را در اختیار دارند تا در مجموع امکانات نسبتا کاملی برای یک شبکه اجتماعی متن‌محور در دسترس داشته باشند.

این شبکه اجتماعی نوپا امکانی شبیه استاتوس یا وضعیت هم دارد و چیزی شبیه رادیوی اینترنتی با قابلیت پخش آنلاین موزیک را در کنار فعالیت اصلی برای کاربران فراهم کرده است.

در حال حاضر بوم‌گپ تنها از طریق این صفحه https://myket.ir/app/www.boomgap.ir در فروشگاه نرم‌افزارهای اندرویدی مایکت و یا از طریق نسخه وب آن به آدرس

https://BoomGap.ir

در دسترس است. 

حساب کاربری من در بوم‌گپ:

https://boomgap.ir/Just_Smile

  • ۱ نظر
  • ۱۳ فروردين ۰۳ ، ۰۵:۴۴
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد! بیسفون _ کلاب‌هاوس ایرانی

بحث پیام‌رسان‌های ایرانی مثل گذشته داغ نیست! پیام‌رسان‌های ایرانی هم اگرچه طرفداران خاص خود را دارند اما آنچنان که بتوانند عموم مردم را راضی نگه دارند نیستند؛ رابط‌های کاربری و امکانات بسیار قدیمی که از روی نسخه‌های قدیمی تلگرام کپی شده‌اند، قوانین دست و پا گیر، معرفی کانال‌های خاص پس از تایید! تعداد کم کاربران و... همه و همه علت‌های عدم استقبال عمومی مردم ایران از پیام‌رسان‌های ایرانی است. البته به همه آنها بی‌اعتمادی مردم نسبت به امنیت اطلاعاتشان و حفظ حریم شخصی را هم اضافه کنید!

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
از قدیم این جمله را به یاد داریم : "فارسی زبان شیرینی است".اما این روزها حال زبان مادری چندان خوش نیست. از زمانی که "فیـنـگیـلیـش" زبان ارتباط ما ایرانی‌ها شد زنگ خطری برای زبان فارسی به صدا در آمد. زنگ خطری که مسئولان صدای آن را نشنیدند. نسل به نسل غلط‌های املایی وارد زبان فارسی شده است؛ از زمان ورود شبکه‌های اجتماعی مبتلا به بیماری جدیدی بنام مختصر نویسی نیـــز شده‌ایم! از به کار بردن "ب" بجای "به" ، "اصن" یا "اسن" یا "اصلن" بجای "اصلاً" ، "راسی" بجای "راستی" ، "کصافط" بجای "کثافت" ، "وخ" بجای "وقت" ، "آغا" بجای "آقا" و "حتا" بجای "حتی"و چقد و اینقد و فک کنم و ... بگیرید تا اینکه این روزها بین علما هم اختلاف افتاده که کدامیک صحیح‌تر است؟ "خواهـر" یا خاهر"؟ "خواستن" یا "خاستن"؟ "برگزار" یا "برگذار"؟ "پرندگان" یا "پرنده‌گان"؟فارسی زبان شیرین مادری ماست. لطفاً اگر دوست ندارید روزی برسد که فرزندانمان حتی بلد نباشند کلمات "پدر" و "مادر" را بنویسند ، فارسی را آن‌طور که راحتید ننویسید!
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
امشب در برنامه‌ی مسیر مبحث خوبی مورد بررسی قرار گرفت گرچه مهمانان چندان که باید و شاید فرصت حضور و ارائه‌ی نظر نداشتند.در بخش اول یکی از میهمانان آقای مومن‌نسب و دیگری یک شخصیت روحانی بود که متأسفانه نام ایشون رو به یاد ندارم. نظر شخص روحانی درباره‌ی اینترنت و سایت‌هایی که فیلتر هستند این بود که با چاقو هم می‌توان میوه پوست گرفت و هم می‌توان کسی را به قتل رساند و به عقیده‌ی ایشان مهم این است که دسته‌ی چاقو دست چه کسی باشد؟ معتقدم نظر ایشان قابل اعتنا و احترام است گرچه ایشان با فیلترینگ به همین روش موجود موافقند و من در این زمینه مخالفم.آقای مومن‌نسب هم بحثی مطرح کرد با این مضمون که شبکه‌های اجتماعی در اینترنت و تلفن‌های همراه موجب دوری افراد از یکدیگر ، زن و شوهر ، مادر و پدر و فرزندان از همدیگر شده است. که این هم برای شخص من قابل قبول است.در بخش دوم هم مؤسس وب‌سایت بلاگفا -آقای علیرضا شیرازی- و یکی از طراحان نرم‌افزار بیسفون به برنامه دعوت شدند که به نظرم حرف قابل اعتنایی رد و بدل نشد و در مجموع به دلیل زمان بسیار کمی که در اختیار این عزیزان قرار گرفت ، برنامه‌ی مسیر فقط به صورت زیرکانه جواب‌هایی را که نیاز داشت از زبان آنها دریافت کرد!و اما...!!بهانه‌ی اصلی نوشتن این مطلب نه تماشای این برنامه ، که اتفاقی بود که امشب در مقابل دفتر محل کارم شاهد آن بودم. نخست اینکه باید بپذیریم رسانه‌های اجتماعی اعم از شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای ، شبکه‌های اجتماعی تلفن‌های همراه هوشمند و ... در چند سال اخیر به شدت نسل جوان و نوجوان ایران را مورد حمله قرار داده و همچنین باید بپذیریم که در این امر بسیار هم موفق بوده‌اند!! چه اینکه نوع پوشش دختران و پسران در چند سال اخیر شدیداً تغییر کرده تا جایی که پوشیدن ساپورت‌های نازک و رنگ پوست به پوشش رسمی دختران تبدیل شده و تتوهای عجیب و غریب و آرایش‌هایی که قبلاً فقط نزد دخترها می‌شد سراغشان را گرفت اکنون در میان پسران موج می‌زند!! و یا الفاظ بسیار رکیک و زیر کمری (!!) که در این سالها از دختران 14 سال به بالا در کوچه و خیابان با صدای بلند می‌شنویم که اگر 7-8سال پیش از دهان یک پسر می‌شنیدیم با نگاهی معنا دار به او خیره میشدیم! و یا ارتباط‌های نامشروع دختران زیر 18 سال در همین شهر تهران ، در همین حوالی خودمان می‌بینیم که بی هیچ واهمه‌ای تن به انواع روابط جنسی می‌دهند و حتی بعضاً خودشان از یک پسر درخواست ارتباط جنسی می‌کنند و سپس با یک عمل جراحی و با یک پوزخند معنادار مجدد به یک دختر باکره تبدیل می‌شوند (!!!!) که واقعاً برای جامعه‌ای چون ایران تأسف‌بار است... از دیگر فضایلی که این روزها شاهد هستیم روابط عجیب و غریب و حتی بعضاً ضربدری زن و شوهرها با دوستانشان است که این یکی هم در نوع خود افتضاح نمونه‌ای است!! و همه‌ی اینها را اگر از اثرات منفی شبکه‌های اجتماعی ندانیم اما بطور حداقلی می‌توان از 60٪ به بالا مرتبط با آن دانست!...امشب چند دختر با ظاهری شبیه به یکی از دسته‌هایی که بالا به آن اشاره شد در مقابل دفتر ما شروع به دعوا و داد و بیداد و جلب توجه کردند. اینکه چه بودند و چه گفتند و چه کردند مهم نیست. شاه‌بیت این ماجرا آنجا بود که یکی از این دخترکها که شاید 17 سال بیشتر نداشت در حال صحبت با تلفن به فردی که آن طرف خط در حال شنیدن حرف‌هایش بود چندین فحش آبدار سانسوری (!) داد و خطاب به وی گفت : "عکس مادر منو تو گروه Share می‌کنی {بـــــــــیـــــــــپ!}!!!"نقطه‌ی اتصال بحث:- شبکه‌های اجتماعی برای سلامت روحی و جسمی افراد به شدت مضر هستند.- شبکه‌های اجتماعی یک تهدید بالقوه برای آبرو و حریم شخصی افراد جامعه محسوب می‌شوند که این خطر از سوی برخی کاربران همین شبکه‌ها متوجه‌ی برخی دیگر از کاربرانشان می‌شود که خود این دسته از کاربران در نحوه‌ی حفاظت از حریم شخصیشان کوتاهی و سهل‌انگاری می‌کنند.- شبکه‌های اجتماعی با نقض حریم خصوصی افراد ، خود نیز تهدیدی مهم به شمار می‌روند و می‌توانند اطلاعات کاربرانشان را در اختیار برخی پایگاه‌های اطلاعاتی قرار دهند.- شبکه‌های اجتماعی مکانی مناسب برای برخی روابط اجتماعی و ارائه‌ی نقطه نظرات و دیدگاه‌ها به شمار می‌روند و در برخی موارد زمانی تفریحی و همراهی با دوستان و حتی کسب اطلاعات عمومی را فراهم می‌آورند.نظر من :فکر می‌کنم شبکه‌های اجتماعی مصداق مثالی هستند که همون روحانی عزیز فرمودند ؛ مثل چاقو! مهم اینه که دست کی باشن! شبکه‌های اجتماعی فرصت بسیار مناسبی هستند ، اگر بدانیم که چگونه باید از این فرصت استفاده کنیم بدون اینکه این استفاده موجبات سوداندوزی برخی و در نهایت تهدید و ضربه زدن به خودمان را فراهم نکند و این میسر نمیشود مگر با اطلاع رسانی عمومی در این زمینه و حتی آموزش‌های لازم از سنین کودکی حتی در مهدها! چرا که این روزها دست هر خردسالی هم یک تبلت یا گوشی هوشمند هست! این وظیفه به عهده‌ی سازمان‌های خودگردان یا NGOها و همین‌طور آموزش و پرورش و رسانه‌های صوتی و تصویری صدا و سیما و حتی رسانه‌های نوشتاری است که با اطلاع‌رسانی دقیق به مردم آموزش بدهند که نحوه‌ و فرهنگ استفاده‌ی صحیح از برنامه‌ها و ابزارهای تحت وب چگونه است؟ چطور می‌توان از حریم شخصی حفاظت نمود و برای تحقق این امر چه باید کرد و چه کارهایی را نباید کرد؟ و ... با چنین آموزش‌هایی فاصله میان خانواده و فرزندان در وهله‌ی اول کم می‌شود و حداقل گامی در این جهت برداشته می‌شود.چه اینکه خیلی از والدین حتی نمی‌دانند که چه تهدیدهایی فرزندانشان را تهدید می‌کند و کلاً از فناوری روز چند قرنی نسبت به فرزندانشان عقب هستند!!در نهایت فیلترینگ هوشمند به معنی پاک سازی موارد غیر اخلاقی و نه سلب دسترسی به شبکه‌های اجتماعی و یا رسانه‌هایی که به هر دلیل سلیقه‌ای فیلتر می‌شوند ، راهکار مناسبی است و حتی با ارائه‌ی اینترنت کودکان می توان به این سالم سازی بیش از پیش نیز کمک نمود.
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
طبق معمول یکشنبه‌ها ، رفتم دانشگاه و کلاس برگزار نشد و دست از پا درازتر برگشتم! توی مترو موقع برگشت یه آقای جوونی نقاشی کشیدنش گُل کرد! حالا منم که چند دقیقه قبلش توی ایستگاه به یه کاریکاتوری که شرکت مترو در همین رابطه به دیوار نصب کرده بود فکر میکردم ، این بنده خدا رو که میدیدم یاد اون کاریکاتوره میفتادم!!توی کاریکاتور یکی بود که شکل آدمهای عصر حجر بود و داشت روی بدنه‌ی واگن قطارهای مترو با سنگ و یه تیزی به شکل خط میخی یادگاری می‌نوشت! اونهایی که از متروی تهران استفاده می‌کنند می‌دونند که من کدوم کاریکاتور رو میگم! تو حاشیش هم متنی به طنز نوشته شده بود با این مضمون که درسته انسان موجودیه که علاقمند به جاوانگی و موندگار شدنه و همیشه دوست داشته یادگاری از خودش به جای بذاره و... خلاصه تهش اینکه آقا مترو جای یادگاری نوشتن و حکاکی نیست!من به این بنده خدا نگاه میکردم به شکل همون کاریکاتوره میدیدمش! یه ضربدر و نقطه ، یه نیم دایره به شکل دهان زیرش ، یه دندون و یه زبون کل چیزی بود که اون بنده خدا کشیده بود روی بدنه‌ی قطار! زیرش هم نوشت Just Smile! بعدم با گوشیش یه عکس از هنری که به خرج داده بود گرفت و احتمالاً توی یکی از شبکه‌های اجتماعی Share میکنه و زیرش می‌نویسه همین الان یهویی!! عجب بالا و پایین داره دنیا!! زمانی که من توی دانشگاه قبول شدم اعلام کردند که دانشگاه یک ساختمان جدید خریده و دانشجوهای جدیدالورود باید برن اونجا. حالا کجا؟ به نقشه‌ی تهران که نگاه کنی اون بالای بالا گوشه‌ی سمت راست می‌بینیش!! بعد من می‌گفتم شانس رو بیین دانشگاه بغل گوشمون بود آوردن اینجا! 4 ترم رو اونجا گذروندم و توی این چهار ترم اگر مشکلی داشتم و یا باید به چیزی اعتراض می‌کردم ، به دلیل شاغل بودن و هم اینکه امور اداری همگی در دانشگاه پایین انجام می‌شد به کلی از خیرش می‌گذشتم. سایت دانشگاه هم از همین پایین اداره می‌شد و اخبار برگزاری و عدم برگزاری کلاس‌ها انقدر دیر روی سایت میومد که معمولاً خودم میرسیدم دانشگاه زودتر از سایت از برگزاری یا عدم برگزاری کلاس‌ها و نشست‌ها و... با خبر می‌شدم!!!از ترم چهارم به بعد در حرکتی یهویی (!) اعلام کردند که گروه رباتیک از این به بعد کلاس‌هاش توی دانشگاه پایین برگزار میشه و منم کلی خوشحال بودم!! اما یه مدت که گذشت فهمیدم نخیر!! همون جریان کنار دریا و (گلاب به روی مبارکتان) آفتابه بردن اینجا هم صادقه!! کلیه‌ی امور اداری به دانشگاه بالا انتقال داده شد و سایت هم از بالا بروز میشه و حالا که تقریباً یک ماهی از آغاز سال تحصیلی جدید میگذره اصلاً نمیدونیم کدوم کلاس برگزار میشه و کدوم کلاس برگزار نمیشه! کسی هم نیست که بهش اعتراض کنیم!! کی حوصله داره بره دانشگاه بالا..؟!!
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
چند سالی هست که با بوجود اومدن شبکه‌های اجتماعی یا « Web 2 » وبلاگ‌نویسی و حتی وبلاگ‌خوانی طرفداران خودشو از دست داده و یک جورایی وبلاگ‌نویسان در مثلث برمودای مجازی گیر افتادن . البته ناگفته نماند که کیفیت وبلاگ‌نویسی هم در مجموع به نسبت گذشته پایین اومده و اکثر مطالب کپی‌برداری شده از روی دست دیگرانه.با این وجود به نظر من هنوز هم وبلاگ‌نویسی یکی از لذت‌بخش‌ترین کارها در فضای مجازی هستش . توجه به دو نکته خیلی مهمه . اول اینکه باید قبول کنیم که شبکه‌های اجتماعی نقش بسیار مهم و کلیدی در ارتباط بین افراد داره و این جایگاه رو نمیشه کتمان کرد. خود من خیلی از دوستان قدیمم رو در  همین شبکه‌های اجتماعی پیدا کردم . نکته‌ی دوم اینکه طبق آماری که سایت توییتر چندی قبل اعلام کرده بود ، هر توییتی که توسط کاربران ارسال میشه در بهترین حالت ممکن تنها 2 ساعت - اصطلاحا - زنده است و بعد از اون دیگه توسط کاربران دیده نمیشه. در حالی که هر پستی که در وبلاگ منتشر میشه در صورت فعال موندن وبلاگ تا سالهای طولانی در دسترس قرار داره و به خصوص در موتورهای جستجو به نمایش در میاد.تنها راه رهایی از این مثلث اینه که وبلاگ‌نویسان به وبلاگ‌نویسی خودشون ادامه بدن و اونهایی که وبلاگ رو رها کردند و به سمت شبکه‌های اجتماعی کشیده شدند به وبلاگشون برگردند و پست‌هاشون رو که در وبلاگشون منتشر می‌کنند در صفحات اجتماعیشون معرفی کنند. به این ترتیب هم وبلاگ‌نویسی به حالت طبیعی بر‌ میگرده و هم در شبکه‌های اجتماعی حضوری مفید خواهیم داشت.
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
با وجود اینکه سالهاست شبکه های اجتماعی ایرانی مثل کلوب در حال فعالیت هستند اما بسیاری از کاربران اینترنت به محض ورود به دنیای مجازی قصد ایجاد یک نام کاربری در شبکه های اجتماعی خارجی چون فیس بوک و توییتر را دارند.اما به چه دلیل؟مثل خیلی چیزهای دیگر ایرانی، شبکه های اجتماعی ایرانی دارای کاستی هایی هستند که در وهله ی اول حضور در آنها به شدت در ذوق کاربر میزند. یکی از این موارد کاربر ناپسند بودن برخی از شبکه های اجتماعی ایرانی است. دیگری عدم وجود راهنما و اطلاعات مناسب برای تازه واردان به دنیای مجازیست؛کاری که شبکه های بزرگ اجتماعی تا جایی که بتوانند انجام می دهند و در بخش راهنما سعی می کنند به بیشتر سوالات عمومی کاربران پاسخ دهند.
  • ۰ نظر
  • ۱۸ شهریور ۹۳ ، ۲۲:۲۲
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

از دیروز صبح شبکه ی اجتماعی فیس بوک بطور آزمایشی رفع فیلتر شده ، البته ظاهراً بدلیل وجود برخی محتویات مغایر با قوانین ایران این رفع فیلتر در همه ی شبکه های ارائه دهنده ی اینترنتی رخ نداده ، و حتی بعضی عکس های پروفایل نیز باز نمیشن.

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
متاسفانه هر روز شاهد فیلتر شدن بخش عظیمی از محتوای تولید شده در فضای مجازی توسط سیستم فیلترینگ ایران هستیم. زمانی فیلترینگ محدود به سایت های پورنو گرافی و مستهجن بود که صد البته فیلتر نمودن این سایت ها نیاز جامعه‌ی ایران اسلامی بود . اما این روزها شاهد نوع جدیدی از فیلترینگ هستیم ! فیلتر خودکار و خودجوش که بلافاصله نسبت به بسیاری از کلمات ورای اینکه به چه دلیلی استفاده شده اند حساسیت داشته و فیلترش می‌کنند. علاوه بر این فیلترینگ سلیقه‌ای هر روز گریبان‌گیر جامعه‌ی مجازی شهروندان ایرانی شده است و هر روز شاهد فیلتر شدن یک سایت ، یک شبکه ی اجتماعی ، یک شبکه ارتباطی و ... هستیم بطوریکه احساس میکنیم کم کم در زندانی به سر می بریم که هر روز دیوارهایش بیش از روز گذشته به تو نزدیک می شوند و تو هر روز احساس میکنی که دنیایت کوچک و کوچک تر شده است...! من یک جامعه شناس نیستم اما به عنوان یک شهروند مجازی معتقدم این روزها آزادی بیان دیگر چندان معنایی ندارد! آزادی در تصمیم گیری نیز همین طور ! اگر زمانی بود که ما حق انتخاب بین خوب و بد را داشتیم تعریفن از آزادی درست بود اما وقتی به اصطلاح فقط خوب ها در سبد انتخاب است چه فرقی می کند که تو کدام را برگزینی؟ آیا شبکه های اجتماعی تنها دارای بعد منفی هستند؟آیا نمی توان استفاده مثبت از آنها داشت؟ آیا سوق دادن شهروندان مجازی ایرانی که کاربران همین شبکه های اجتماعی هستند به سمت استفاده از فیلتر شکن ها کار درستی است؟ اینکه کاربران مجبور باشند هر روزه از وی پی ان ها و فیلتر شکن های مختلف که مشخص نیست منبع هر کدامشان کدام نهاد دولتی و غیر دولتی خارجی است و ثبت اطلاعات کاربران در سرورهای این فیلتر شکن ها ، صدمات و خطراتش بیش از استفاده ی مستقیم و بدون فیلتر از اینترنت نیست؟ به نظر می آید این روزها آموزش استفاده ی صحیح از فضای آزاد اینترنتی بهتر و امن تر از چوب الف بر سر شبکه ی ارتاط جهانی باشد و نتیجه ی بهتری را در بر داشته باشد.
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

سال 1381 ، زمانی که اولین وبلاگ با سرویس کاملاً فارسی ایجاد شد شاید کمتر کسی با وبلاگ نویسی و یا حتی اینترنت (به سبب محدودیت در دسترسی در آن زمان ) آشنا بود. امروز اگرچه 11 سال ( به روایتی 12 سال ) از ایجاد اولین وبلاگ فارسی می گذرد و در ایران کاربران به اینترنت ( به اصطلاح! ) پر سرعت دسترسی بیشتری دارند اما هنوز جریان وبلاگ نویسی در میان کاربران اینترنت مسئله ای تازه و گاهی کاملا غریب به حساب می آید . اگرچه یک کاربر اینترنت به راحتی می تواند با استفاده از وبلاگ سرویس هایی نظیر پرشین بلاگ ، بلاگفا ، میهن بلاگ و ... به راحتی و بدون هیچ هزینه ای صاحب یک وبلاگ باشند ، اما همچنان خیلی از کاربران آشنایی چندانی با این موضوع ندارند!                                                                    بطور کلی در دنیا وبلاگ نویسی به نوعی که در ایران رواج دارد ، مدت هاست که منسوخ شده و وبلاگ ها با دامنه های وابسته به وبلاگ سرویس ها ،عموماً جای خود را به دامنه های اختصاصی وبلاگ نویس داده اند . همچنین با رواج استفاده از شبکه های اجتماعی چون فیس بوک و توئیتر ، خیلی از وبلاگ‌نویس‌های غیر حرفه‌ای ترجیح می دهند به جای انتشار مطالبشان در وبلاگ ، به این شبکه‌ها روی بیاورند. در عین حال یک آمار غیر رسمی نشان می دهد که بیش از 50 درصد از کاربران توئیتر مطالبی درباره‌ی پست های وبلاگ شخصیشان را توئیت می کنند. وبلاگ نویسی در میان فارسی‌زبانان و بطور خاص در ایران حال و هوای دیگری دارد و به نظر می رسد وبلاگ‌نویسان ایرانی با انتشار روزنوشت‌ها ، خاطرات شخصی ، عکس ها و ... این روزها وبلاگ های بروزتر و هدفـمندتری نسبت به چند سال گذشته‌ی خود را دارا هستند . اگر کمی وقت بگذارید و به وبلاگ‌های بروز شده‌ی برخی سرویس‌های وبلاگ‌نویسی مراجعه کنید این موضوع را کاملا احساس خواهید کرد. برخی آمار غیر رسمی نیز نشان می دهد که وبلاگ های صرفاً تبلیغاتی رشد 68 درصدی نسبت به گذشته داشته اند . اگرچه تبلیغات یکی از مصارف وبلاگ نویسی است اما استفاده صرفا تبلیغاتی از وبلاگ موجب یک سویه شدن آن می شود بطوری که بعد از مدتی تنها این نویسنده‌ی وبلاگ است که از وبلاگ خودش بازدید می کند!!

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی