Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید
کامبیز واقعاً یک قربانی است

من هیچوقت fan #گوگوش نبودم. چند تِرَک خوب داشته که دوست داشتم اما هرگز از شخصیت و کارهاش خوشم نمی‌آمد.

بعد از دیدن مصاحبه اخیر #کامبیز در #آن_کات واقعاً حالم ازش به هم خورد!

و چه عجیب که کامبیز آنقدر آدم نجیبی است! آدمی که هرگز حضور پدر و مادر در زندگی را آنطور که باید حس نکرد و حتی برعکس ضربه‌های شدید روحی را از سمتشان تجربه کرد،اما باز هم در مورد گوگوش با احترام حرف میزد.

کامبیز به مانند نام خانوادگی خود قربانی است؛ قربانی یک ازدواج نافرجام و طلاق والدینی که برای فرزندشان احترام قائل نبوده‌اند.

با این حال کامبیز که توانست روی پای خودش بایستد قابل ستایش است.

در این بین ارادتم به حسن روشن و ناصر حجازی که حواسشان به کامبیز بود بیش از پیش شد.

و البته فراموش نکنیم که در داستان کامبیز چند خر هم بعنوان مسئول بودند که جلوی دروازه‌بانی کامبیز را گرفتند. شاید داستان زندگی کامبیزِ در آن زمان نوجوان به کلی تغییر می‌کرد... آدمهایی که در آن دوره سر کاری مسئول بودند چطور خود را می‌بخشند؟

  • ۰ نظر
  • ۲۵ شهریور ۰۴ ، ۲۰:۴۱
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
روند ترجمه نرم‌افزارهای آزاد - آیا می‌توان رویکردی متفاوت از قبل در پیش گرفت؟

زمانی که از نرم‌افزار غیر آزاد استفاده می‌کنیم، تقریبا می‌توانیم مطمئن باشیم که آن نرم‌افزار به زبان فارسی در دسترس قرار ندارد! اما ماجرا در میان نرم‌افزارهای آزاد کمی متفاوت است و با تقریب خوبی می‌توان مطمئن بود نرم‌افزار آزاد مورد استفاده ما به زبان فارسی نیز در دسترس ما قرار دارد؛ در این سال‌ها فعالان و علاقمندان به نرم‌افزارهای آزاد تلاش خوبی برای برگردان یا ترجمهٔ نرم‌افزارهای آزاد از جمله در گنوم ، لیبره آفیس و فایرفاکس -واحتمالا محصولات دیگری که من از آن‌ها بی اطلاع هستم- داشته‌اند. چه اینکه اگرچه زبان فارسی شاید در بین پنج زبان برتر در برگردان ۱۰۰٪ نرم‌افزارهای آزاد نباشد، قطعا در بین ۱۰ زبان قرار دارد. اهمیت این موضوع را زمانی بیشتر درک خواهیم کرد که پس از بررسی متوجه شویم تعداد علاقمندان و مشارکت‌کنندگان در ترجمه نرم‌افزارهای آزاد بسیار محدود و معدود است و از این جهت تلاش آنها ستودنی است.  اما به نظر می‌رسد عدم یکپارچگی در ترجمه‌ها هم کار را برای علاقمندان به مشارکت در ترجمه نرم‌افزارهای آزاد برای انتخاب واژگان جایگزین و هم برای کاربران برای انتخاب زبان فارسی به عنوان زبان پیش‌فرض نرم‌افزارهای آزاد خود دشوار نموده است.

به عنوان یک علاقمند -و نه به عنوان یک مترجم که خود یک تخصص به حساب می‌آید و من از آن بی‌بهره‌ام- با سطح محدودی از مشارکت در ترجمه نرم‌افزارهای آزاد، تلاش می‌کنم در این نوشته به این موضوع پرداخته و ضمن تشکر از تلاش‌ها و توجه اعضای محترم کارگروه ترجمه در دونا و برگزاری جلسات هم‌اندیشی در این موضوع، پیشنهادی برای بررسی وضعیت موجود و احتمالا تغییر در روندها ارائه دهم.

  • ۰ نظر
  • ۱۱ شهریور ۰۴ ، ۱۵:۲۲
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
انتشار قسمت سیزدهم پادکست رادیو ترافیک

بالاخره بعد از گذشت بیش از یکسال از انتشار آخرین قسمت در پادکست رادیو ترافیک، فرصتی دست داد تا پادکستم را با قسمتی جدید بروز و تقدیم شنوندگان عزیز کنم.

در این قسمت از پادکست، به سراغ صدایی می‌روم که فقط صدا نبود، روایت بود، خاطره بود، آرامش بود...

#غلامحسین_بنان ، خالق نغمه‌هایی که از دل بر آمدند و بر دل نشستند.

از «رویای هستی» تا «الهه‌ی ناز»، از اشراف‌زادگی تا رادیو، از تحریرهای نجیب تا شعرهایی که زمزمه می‌شدند.

این روایت، سفری‌ست به دل تاریخ موسیقی ایرانی؛ سفری با صدایی که هنوز هم، در دل شب، آرام زمزمه می‌کند:

«هستی چه بود؟، قصهٔ پر رنج و ملالی

کابوس پر از وحشتی، آشفته خیالی»

📻 بشنوید، حس کنید، به یاد بیاورید.

 📚 منابع :

 - کتاب «سرگذشت موسیقی ایران» نوشته روح‌الله خالقی  

- مصاحبه‌های صوتی و مکتوب با غلامحسین بنان در آرشیو رادیو ایران (دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰)  

- بررسی قطعات صوتی از آرشیو دیجیتال موسیقی ملی ایران و مجموعه‌ی «گل‌ها»  

 

 

🎵 قطعات استفاده شده:

- رویای هستی

- خوشه‌چین

- ای ایران

- بوسه بر رخ ماه

- بهار دلنشین

- نشدی یارم (تنها ماندم)

- الهه ناز

- مستی و رویا

- بوی جوی مولیان (با همصدایی مرضیه)

- قطعه بازسازی شده رویای هستی اثر استاد کیهان کلهر (موسیقی پایان‌بندی سریال خاتون)

  • ۰ نظر
  • ۰۲ شهریور ۰۴ ، ۱۶:۲۷
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
پدر و پسر و دوچرخه‌سواری

پسرم قبلا دوچرخه کوچکتری داشت و با کمکی دوچرخه سواری میکرد.
دو سه روزی بود که او را به پارک می‌بردم تا به دوچرخه بزرگتر و بدون کمکی عادت کند.اولش نمیدانستم چطور او را متوجه کنم که تعادلش را چگونه حفظ کند.او هم حتی نمی‌توانست ۱۰ سانتی متر را بدون کمک من طی کند. ناگهان یاد روزهای کودکی خودم افتادم که چطور پدرم به من دوچرخه‌سواری یاد داد؛همان روش را تکرار کردم.
حالا دیگر به کمک من نیازی ندارد...
پدرم خیلی چیزها به من یاد داده اما شاید فکرش را هم نمی‌کردم این یکی پس از این همه سال باز هم به دردم بخورد!

پدر بودن حس بسیار شیرینی است...

چند دقیقه که گذشت و از دوچرخه‌سواری پسرم و یاد کردن روزهای کودکی لذت بردم، با پدرم تماس گرفتم. صدایش را شنیدم، جویای احوالش شدم، دلم برایش غنج رفت. از راه دور بوسیدمش و خداحافظی کردم.

وقتی کودک بودم متوجه بزرگی کارهایی که پدر و مادرم برایم انجام میدادند نبودم. اما در این ۱۰-۱۱ سال هربار،با هر اتفاق کوچک و بزرگی یادم می‌آید که در موقعیتی قرار گرفته‌ام که پدر و مادرم سالها قبل در آن بودند و من تازه در این زمان متوجه ارزشش شده‌ام. یعنی پسرم هم زمانی که بزرگ شود این روزها را به خاطر خواهد آورد..؟!

  • ۲ نظر
  • ۱۱ مرداد ۰۴ ، ۲۳:۵۶
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
پرسش و پاسخی درباره فیلترینگ و رابطه حاکمیت با مردم

علیرضا شیرازی ، مدیر محترم سرویس وبلاگ‌دهی بلاگفا ، در نوشته‌ای که در وبلاگ شخصی‌اش با عنوان «فیلترینگ و رابطه حاکمیت با مردم» منتشر کرده ، به نکاتی اشاره کرده که از جنبه‌ای قابل بررسی و شاید از دید من قابل پذیرش نیز باشد؛ اما از سویی دیگر سوالاتی را به ذهنم آورد که اینجا آن‌ها را مطرح خواهم کرد.

  • ۰ نظر
  • ۱۹ ارديبهشت ۰۴ ، ۱۵:۰۶
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
خاطرات دور

از آنجایی که آدم خاطره‌بازی هستم و البته در گذشته خیلی به نوشتن خاطرات روزانه علاقه داشتم، طی سالهایی در دهه ۸۰ ، خاطراتم را در #وبلاگ شخصیم منتشر می‌کردم. الان نمیدانم که واقعا چرا این کار را میکردم و چرا فکر میکردم خاطرات من می‌تواند به درد فرد دیگری بخورد یا دست کم جذابیتی داشته باشد! البته آن زمان، موضوعی عادی میان اهالی #وبلاگستان بود! چنانکه این روزها تصویری همگانی از خصوصی‌ترین لحظات زندگی عده‌ای را در #اینستاگرام می‌بینیم! خلاصه که صرفا برای داشتن #یادگاری از آن دوران، یکی دو نسخه قدیمی از وبلاگ را بصورت html ذخیره کرده بودم؛ امشب دنبال فایلی میگشتم و تمام حافظه لپتاپ را زیر و رو کردم که رسیدم به پوشه‌ای خیلی قدیمی با محتواهایی مربوط به وبلاگم. یکی از فایل‌های html را باز کردم؛ روی سربرگ وبلاگ این نوشته را دیدم و جالب این که اصلا به خاطر نمی‌آوردم! چه زود گذشت... چیزی در حدود ۲۰ سال به چشم بر هم زدنی گذشت...

  • ۱ نظر
  • ۱۷ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۲:۵۸
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
ستار صدایش را از دست داد - به بهانه نسلی که ماندگار شدند

خبر از دست دادن صدای عبدالحسن ستارپور با نام هنری #ستار مرا ناراحت کرد.
از جمله هواداران او نبودم ، اگرچه برخی از ترانه‌هایش را دوست می‌داشتم؛ تصور اینکه خوانندگان و هنرمندانی چون #حبیب ، #شاهرخ ، #شهرام_شب‌پره ، #شهرام_صولتی ، #سیاوش_قمیشی ، #شماعی‌زاده ، #معین و... یک به یک از دور خارج شده و یا خواهند شد و جایشان را امثال ساسی مانکن پر خواهند کرد دردآور است!
نسل من خوش‌شانس بوده که گوشش را به ترانه‌های این نسل سپرده و مجبور نبوده خودش را با صداهای ناکوک و یا رپ‌هایی با شعرهای بی سر و ته و فحشها وفق دهد! البته که در آثار خوانندگان جدید،هم صداهای خوب و هم شعرهای خوب میتوان یافت، اما آیا میتوان ترانه‌ای را پیدا کرد که بیش از یک هفته عمر کند؟! نیم قرن ماندگاری پیشکش...
همانطور که عصر دیجیتال باعث شده خیلی از لذتها و شادیهای گذشته تکرار ناپذیر و شاید دمِ دستی شوند، این نسل از هنرمندان هم دیگر تکرار نخواهند شد. هنرمندانی که احتمالا به حد کافی قدر ندیدند و در دوره‌ای مُطرب خوانده شدند،اما ماندند،دور از وطن...
تا ما ساعات خوشی و ناخوشیمان را با ترانه‌های آنها پر کنیم و خاطره‌سازی کنیم...

  • ۱ نظر
  • ۲۵ فروردين ۰۴ ، ۱۵:۵۰
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
Sourire

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی