من و تو

من و تو همچون یک قلب می‌مانیم...

تو می‌تپی...

و من با تو زندگی می‌کنم...

قرار عاشقانه

جایی از خواب‌هایم با من قرار بگذار...دستم به بیداری‌ات که نمی‌رسد..!!!مجتبی عزیزی‌پور

بارونو دوست دارم هنوز ...

دستم را بگیر . . . ! ببر . . . !به دور دست هایی که در دسترس هیچ دستی نباشم . . . !

خیـــــــــــــــــس نشوی ...!

هی رفیق !بدون چتر کنار من قدم نزن ...خیس دلتنگی‌هایم می‌شوی ...دنیای من ابری‌تر از آن است که فکرش را می‌کنی ...!

در هوای تو

دلم هوایت را کرده ... دل است دیگر ... یادش رفته که رفته ای ..!!

شروعی با تو

مدت هاست که دِلَـــــــــــم شروعی دوباره می خواهد ... تــــو بیا ... مَـــــرا دوباره آغـــــاز کن ...

همیشه باید کسی باشد

هَـمیشه بـاید کَسـی باشدکـــہ  مــَعنی سه نقطه‌های انتهای جمله‌هایَتـــ را بفهمدهَـمیشه باید کسـی باشدتا بُغض‌هایتــ را قبل از لرزیدن چـانه‌ات بفهمدبـاید کسی باشدکـــہ  وقتی صدایَتــ لرزید بفهمدکـــہ  اگر سکوتـــ کردی، بفهمد...کسی بـاشدکـــہ  اگر بهانه‌ گیـر شدی بفهمدکسی بـاشدکـــہ  اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتـن و نبودنبفهمد به توجّهش احتیاج داری بفهمد کـــہ درد داریکـــہ زندگی درد داردبفهمد کـــہ دلت برای چیزهای کوچکش تنگــ شده استــبفهمد کـــہ دِلتــ برای قَدمــ زدن زیرِ باران...برای بوسیـدَنشبرای یک آغوشِ گَرمــ تنگ شده استهمیشه باید کسی باشد ...

خاطره ها

دود سیگار کفاف نمی دهد ... دو سیب بار کن رفیق ...! خاطره ها سنگینند!!!

چقدر داغ بود !

سر میز شام به یادت می افتم ... بغض می کنم ... اشک در چشمانم حلقه می زند ... همه با تعجب نگاهم می کنند ... لبخند تلخی میزنم و می گویم : چقدر داغ بود ...!!!

پروانه‌ی شادی

" شادی " پروانه ایست که هر چه تقلا کنی نمی توانی آن را شکار کنی . . . باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند ، پس زندگیت سرشار از آرامش و شانه هایت پر از پروانه ...!