Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید

۴۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

کدام پیام‌رسان را انتخاب کنیم؟ بررسی گزینه‌های داخلی و خارجی پیش رو

دو راهی انتخاب
یکی از دغدغه‌های این روزهای مردم انتخاب پیام‌رسان است. با توجه به شرایط اینترنت در کشور که دسترسی به پیام‌رسان‌های خارجی پرطرفدار بسیار سخت شده است و حالا این جامعه ایران است که می‌بایست انتخاب کند: راه سخت‌تر ادامه استفاده از فیلترشکن‌ها و پیام‌رسانهای خارجی نظیر اتفاقی که پیشتر در استفاده از تلگرام هم مشاهده می‌کردیم و یا راه آسان‌تر که استفاده از پیام‌رسانهای ایرانی و یا سایر پیام‌رسانهای خارجی است که هنوز در دسترس هستند!

چه شد که به اینجا رسیده‌ایم؟!
قبل از هرچیز باید نکته‌ای را یادآور شد که اگر امروز جامعه ایران در چنین دوراهی انتخابی گیر افتاده، از ناکارآمدی سیستماتیک دولت‌هاست. دولت‌های مختلف در طول سالها به دلیل برخوردها و اعمال قوانین دست و پاگیر برای داخلی‌ها و بعدتر و بدتر حمایتهای ناشیانه و دستوری از آنها، کار را به نقطه‌ای رسانده که اکنون در آن گیر افتاده‌ایم! دخالت و سرمایه‌گذاری دولت‌ها در پیام‌رسان‌های داخلی اشتباه بزرگ بعدی دولت‌هاست! زمانی که نام یک نهاد دولتی پشت یک پیام‌رسان باشد در ناخودآگاه هر فردی ایجاد شائبه می‌کند که مبادا درهای پشتی برای استفاده دولتی‌ها از اطلاعات افراد باز است! یکی از مهمترین دلایل عدم استقبال از پیام‌رسانهای ایرانی همین موضوع است. اما جالب است بدانید که به طور کلی پیام‌رسان‌ها در دنیا به صرف پیام‌رسانی درآمدزایی چشمگیری ندارند! مگر آنکه توانایی ارائه خدماتی انحصاری در سطح سازمانی باشند و یا خدمات پرداخت درون‌برنامه‌ای نظیر وی‌چت داشته باشند. بنابراین می‌توان دریافت که بسیاری از پیام‌رسانهای معروف از طریق فروش اطلاعات کاربرانشان به دولتها کسب درآمد می‌کنند! اتفاقی که بارها درباره واتس‌اپ و شرکت مادرش خبرساز شد اما باز هم طیف وسیعی از مردم استفاده از واتس‌اپ را ترجیح دادند! یکی از علل ادامه استفاده از واتس‌اپ اطلاعات موجود کاربران در این پیام‌رسان بود و دیگری عدم توانایی جایگزینی مناسب برای آن! جایگزینی که مخاطبین جهانی داشته باشد! حتی برخی نیز می‌گویند مگر ما چه اطلاعاتی داریم که به درد واتس‌اپ و ... بخورد؟ اصلا استفاده کنند! من که راضی هستم و در ازایش از خدماتش استفاده رایگان و مفید می‌کنم! اینها جملاتی است که اغلب از زبان عموم مردم می‌شنویم.

واقعا ما چه اطلاعاتی داریم که به درد کسی بخورد؟!
به شخصه چند سوال در مواجهه با این افراد و اینگونه تفکرات به ذهنم می‌رسد که پس از پرسیدن آنها پاسخ مناسبی دریافت نکرده‌ام!

اول اینکه چند درصد از نیازهای عمومی شخصی و چند درصد تجاری است؟ و چند درصد از استفاده‌های شخصی و تجاری از پیام‌رسانها نیازمند ارتباط جهانی (مثلا ارتباط با دوستان و خویشاوندان یا شرکتهایی در خارج از کشور) است؟ نیازسنجی مبحث مهمی است که در ابتدا باید تکلیف آن را مشخص کرد! اگر واقعا صرف نیاز شخصی و یا استفاده تجاری برای ارتباط با مخاطبان داخل کشور از پیام‌رسان مطرح است، چرا باید آن پیام‌رسان خارجی باشد؟ در واقع وقتی هر دو طرف ارسال‌کننده و دریافت کننده اطلاعات و پیام‌های شخصی یا تجاری در داخل هستند، چه نیازی به استفاده از پیام‌رسان خارجی داریم؟

دوم اینکه اگر واقعا اطلاعات ما به هیچ دردی نمیخورد چرا جنگ و تجارت امروز بر سر فروش اطلاعات است؟! چرا سالانه میلیاردها دلار صرف خرید و فروش اطلاعات می‌شود؟! همین اطلاعاتی که از کاربران جمع‌آوری می‌شود در جهت چگونگی تأثیرگذاری روی جوامع از آنها استفاده می‌شود! به عبارتی از اطلاعات کاربر استفاده می‌شود تا نقاط قوت و ضعف افراد جامعه شناسایی شود! کجاها ضربه‌پذیر هستیم و کجاها مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهیم! آنجاها که ضعیفیم و بی‌دفاع ضربه می‌خوریم! اما مشکل بزرگتر وقتی نمود پیدا می‌کند که آنها راه‌هایی برای نفوذ بر افکار ما و ضربه‌پذیر کردن نقاط قوت ما پیدا می‌کنند! با تبلیغات انبوه ، با نمایش تصاویری که ناخواسته آنها را آنقدر می‌بینیم تا برایمان امری عادی شود! از بین رفتن ارزش‌ها کمترین اتفاقی است که در طول سالیان در جوامع رخ می‌دهد! این اتفاق تنها برای جامعه ایران اتفاق نیفتاده و در جوامع مختلف با سنت‌های متفاوت اتفاق افتاده و در حال رخ دادن است! اما دولت‌های هوشیار سپرهایی برای رفع اثرهای سوء این تهاجم‌های فرهنگی ایجاد می‌کنند تا ارزش‌ها و سنت‌هایشان حفظ شود! اما جامعه ایرانی نه تنها در طول سالیان گذشته از داشتن دولت‌مردانی که از آنها در مقابل این تهاجم‌ها دفاع کنند بی‌بهره بوده‌اند، بلکه در مقاطعی آقایان در خواب بوده و هیچ برنامه‌ای برای دفاع و چگونگی رویارویی فرهنگی و اجتماعی نداشتند! بماند که در مقاطعی کسانی بر مسند قدرت بوده‌اند که به نوعی دچار وادادگی فرهنگی هم بوده‌اند و غرق در فرهنگ غرب و غرب‌گرایی بوده‌اند که از این دسته نمی‌توان توقع برنامه‌ریزی داشت! این در حالیست که در بیشتر کشورهای دنیا، حتی در همین همسایگی خودمان، هندوستان، دولت‌ها به همین راحتی اجازه نمی‌دهند نرم‌افزارها و پیام‌رسان‌ها کاربر جذب کنند! قبل از شروع فعالیت باید شرکت‌ها در این کشورها دفتر و نماینده فعال داشته باشند تا اجازه فعالیتشان صادر شود! اما اینجا پس از سالها که مردم به استفاده از پیام‌رسانهایی مثل تلگرام و واتس‌اپ خو گرفته‌اند، به یکباره یادشان افتاده که اینها در داخل دفتر ندارند و مجوز ندارند و... اگر پیش از اینکه این پیام‌رسان‌ها در داخل کاربر جذب کنند مجوز فعالیتشان صادر نمیشد آیا فیلتر و رفع فیلتر آنها تا این حد دغدغه امروز مردم می‌بود؟!

حالا چه کنیم؟!
حقیقت این است که داشته‌های فعلی ما جایی برای دفاع باقی نمی‌گذارد! باید قبول کنیم که پیام‌رسانهای ما از خلاقیت کم‌بهره‌اند و بیشتر یا کپی از یک پیام‌رسان دیگرند و یا در بهترین حالت الهام‌گرفته از آن هستند! در بدترین حالت هم یک سوپراپلیکیشن همه فن حریف هیچ‌کاره‌اند!

حالت ایده‌آلی که من می‌پسندم داشتن گزینه‌های آزاد ایرانی است! پیام‌رسانهایی که Open Source بوده و بصورت غیرانتفاعی در دسترس عموم قرار گیرند. که البته این کار نباید دستوری و دولتی و... باشد. اگر این نیاز در جامعه فراگیر شود، قطعا توانایی فنی‌اش را داریم که بدون نیاز به دخالت و حمایت و سرمایه و وام دولت‌ها چنین پیام‌رسانهایی را شاهد باشیم! پس در وهله اول باید این خواست عمومی در مردم حس شود.

حالا و هنوز که این حس عمومی به وجود نیامده ترجیح به استفاده از پیام‌رسان ایرانی به جای گزینه‌های دیگر خارجی نظیر imo دارم!

آی‌گپ خوب است اما کافی نیست
پیام رسانهای ایرانی مزایا و معایبی دارند! در این بین شخصا آی‌گپ را بیشتر پسندیدم! رابط کاربری کاربرپسندتر و اندکی قابلیت شخصی‌سازی و اندکی هم خلاقیت دارد و به گواه بررسی فنی کارشناسان از رمزگذاری پیشرفته بهره می‌برد. حالا که همه به استوری گذاشتن عادت کرده‌ایم، این قابلیت را در اختیارمان می‌گذارد، سرعت نسبتا خوبی دارد گرچه هنوز تماس تصویری‌اش جای تعریف آنچنانی ندارد! استیکرهای ثابت و متحرک جذابی هم دارد که اختصاصی است. دقیقا نقطه مقابل سروش‌پلاس که کپی تلگرام چند سال پیش بود و حالا که اخیرا نسخه 5 آن عرضه شده تازه شده شبیه تلگرام امروزی که تازه آن هم نسخه‌ای ناقص از آن است! به عنوان یک کاربر دوست دارد بدانم با چه چیزی طرف هستم! نسخه ناقصی از یک پیام‌رسان دیگر را نمی‌پسندم! هرچه شبیه‌تر بدتر! پیام‌رسان‌های ایرانی باید خودشان را عرضه کنند نه اینکه شبیه دیگری باشند! آی‌گپ قابلیت‌های پرداخت درون‌برنامه‌ای و هوش مصنوعی برای خواندن پیام متنی و یا تبدیل صوت به متن هم دارد که جالب و منحصر به فرد است. همین خلاقیت‌های اگرچه جزئی ، آن را برایم دوست‌داشتنی‌تر می‌کند.

شما هم اگر تجربه استفاده از آی‌گپ را دارید آن را به اشتراک بگذارید.

پی‌نوشت... ارتباط ، ادغام ، هم‌افزایی یا نابودی کامل؟!
در یک اتفاق نادر امروز شنیدم که وزیر محترم ارتباطات وعده ارتباط میان پیام‌رسان‌ها را داده‌اند!!! یعنی فردی که مثلا سروش دارد به فردی که مثلا روبیکا دارد پیام بدهد! به نظرم این موضوع کاملا مضحک است و جدای از امکان‌سنجی فنی آن، ضربه مهلکی بر بدنه پیام‌رسانهای ایرانی وارد خواهد آورد و اعتبار آنها را بیش از پیش زیر سوال خواهد برد! از نظر فنی این سوال پیش می‌آید که چگونه پیامی که در یک پیام‌رسان رمز شده ، کلیدش در پیام‌رسان دیگری دریافت و پیام باز می‌شود؟ دو یا سه حالت بیشتر به ذهنم نمیرسد(البته باید نظرات اهل فن را جویا شد) نخست اینکه کلا پیام‌ها رمز نشوند! که گویی پیامک اینترنتی ارسال ‌میکنیم و هرکس دلش خواست می‌تواند پیام ما را بخواند! دوم اینکه زیرساخت‌های فنی چند پیام‌رسان یکسان‌سازی شده و جز نام و پوسته چیزی از آنها باقی نماند! یعنی مثلا ظاهر اگرچه بله است اما باطن همان ایتاست! راه سوم هم شاید چیزی شبیه به Bridge باشد. اما در همه این حالات سوال دیگری که پیش می‌آید این است: در صورت از دست رفتن اطلاعات کاربران و یا احیانا لو رفتن و سوء‌استفاده‌های احتمالی از اطلاعات شخصی یا حتی مالی کاربران که در پیام‌رسانی مثل بله وجود دارند، کدام طرف عهده‌دار این فاجعه خواهد بود؟! پیام‌رسان ارسال کننده یا پیام‌رسان دریافت‌کننده؟! یا دولت؟

جالب اینجاست که مدیرعامل پیام‌رسان آی‌گپ چندی قبل درباره موضوع احتمال و بررسی چنین امکانی ، قویا آن را رد کرده بود و امیدوارم اگر دولت مصمم به انجام چنین کاری بود، آی‌گپ به آن نپیوندد!!

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
در ستایش آزادی - برای جادی
روزهایی را پشت سر می‌گذاریم که سخت می‌گذرند. حال ایرانمان خوب نیست و دشمنان این خاک همچون کفتارهایی اطراف ما می‌چرخند، دسیسه و بعد تماشا می‌کنند. بارها گفته‌ام که سران مملکت باید هرچه زودتر مشکلات مردم را حل کنند. به خواسته‌های مردم گوش کنند... گوش کنند... چقدر این واژه غریب است! کجاست گوش شنوا؟!
انگار در داخل هم عده‌ای عامدانه سعی دارند در این آتش بدمند! روزی نیست که خبر ضبط پاسپورت اهالی هنر و ورزش را نشنویم! آخر این چه کاریست؟ آبروی مملکت را با این کارها برده‌اید و نمی‌فهمید...
حدودا ۱۴ روز پیش جادی میرمیرانی از فعالان حوزه فناوری اطلاعات و امنیت شبکه ایران به همراه چند نفر دیگر از فعالان این حوزه دستگیر و خبرش در خبرگزاری‌ها منتشر شد. خبری که اولین و آخرین خبر درباره آنها بود و از وضعیت فعلی و علت دستگیری آنها هنوز خبری منتشر نشده است.
بهانه انتشار اپیزود نهم پادکست رادیو ترافیک خبر دستگیری مردی است که همیشه پر انرژی و پر امید از آزادی گفت.
از مسئولان تقاضا می‌کنم هرچه سریعتر به وضعیت جادی میرمیرانی رسیدگی کنند تا هرچه زودتر خبر آزادی‌اش را بشنویم. جای کسی که همیشه فریاد آزادی بر لب دارد در بند نیست...
 
اگر برای شنیدن اپیزود نهم پادکست رادیو ترافیک از طریق فید Acast و روی پلتفرم‌های خارجی مشکل دارید، پیشنهاد می‌کنم از فید ناملیک استفاده کنید.
همچنان توی RadioPublic ، Acast ، CastBox ، Spotify و سایر پلتفرم‌های پادکچر میتونید رادیو ترافیک رو از طریق این لینک دنبال کنید.
به توصیه همیشگی جادی گوش کنیم! پر انرژی باشیم و امید رو از دست ندیم!

 

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
آمریکا و توافق ایران با چین - ایران در موضع قدرت یا ضعف؟

آمریکا و توافق ایران با چین - سرمقاله‌ای از دکتر اسماعیلی مازگر در روزنامه دنیای اقتصاد را اینجا بخوانید

 

چند روز قبل سرمقاله‌ای با عنوان آمریکا و توافق ایران با چین در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر علیرضا اسماعیلی مازگر منتشر شد که به بررسی زوایایی از توافق راهبردی ۲۵ ساله دو کشور و علت نگرانی غربی‌ها از این موضوع پرداخته است. همین اول باید بگویم بنده با دانش کمی که از دنیای سیاست و یا حتی تاریخ دارم، صلاحیت نقد و بررسی دقیق موضوعی را ندارم؛ اما به عنوان یک شهروند ایرانی، پیش‌تر از این نوشته و در زمان انتشار خبر توافق ایران و چین سوالاتی برایم مطرح شد که اتفاقا با خواندن سرمقاله دکتر اسماعیلی نیز پاسخی برای آنها نیافتم! بنابراین در چند طبقه مختلف پرسش‌هایم را مطرح خواهم کرد، تا شاید پاسخی روشنگرایانه برای آنها دریافت کنم!

  • ۰ نظر
  • ۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۲۲
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
انتخابات آمریکا بیش از آنکه در وضعیت اقتصادی آن کشور تأثیرگذار باشد، نرخ ارز و طلا و سایر اقلام که در بازار ایران رشد بی‌رویه‌ای داشتند را تحت تاثیر خود قرار داد! حال باید دید این روند نزولی با اعلام نتایج برنده این انتخابات همچنان ادامه‌دار خواهد بود یا با حبابی بزرگ‌تر روبرو خواهیم شد؟!
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
راه برون‌رفت کشور از اوضاع نابسامان تورم همزمان با رکود و جلب رضایت مردم و جامعه کارگری

از روزهای پایانی سال ۱۳۹۸ و جلسه‌هایی که منتج به خروجی برای کارگران نشد تا همین چند هفته قبل که بالاخره مصوبه‌ای بدون امضای نمایندگان کارگری کارگروه تعیین مزد ابلاغ شد ، کارگران مانند همیشه منتظر مصوبه‌ای بودند تا شاید کمکی باشد به سبد معیشت خالیشان! به رغم صحبت‌هایی که از طریق خبرها مبنی بر اعتراض و شکایت به دیوان عدالت اداری به گوش می‌رسد، به نظر می‌آید که دیگر نباید منتظر تغییری در بخشنامه مزد ۹۹ باشیم و الباقی هیاهوها بیشتر جنبه سیاسی ماجراست و شاید هم تظاهر به اختلاف میان نمایندگان کارگری با دولت بر سر مصوبه اخیر تا شاید کارگران باور کنند که برای صدایشان گوش شنوایی هست!

  • ۰ نظر
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۲۱:۵۲
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
مدت زیادی بود که وبلاگم رو بروز نکرده بودم. طبیعتا هجوم انواع شبکه‌های اجتماعی از یک سو و مشکلات عدیده زندگی از سوی دیگه ، لذت وبلاگ‌نویسی رو در این مدت از من گرفته بود. اما خوشحالم که الان این فرصت رو دارم. وبلاگ فارسی تا همیشه زنده است...در طول این مدت زندگی روزهای خوب و گاهی سخت رو به ما نشون داد. ما یعنی من ، همسرم و عزیز دل بابایی آقا مهراد. آقا مهراد دیگه توی ۲۱ ماهگی هستش و کم کم داره تلاش میکنه با ما ارتباط کلامی قوی‌تری برقرار کنه. بابا ، آبا ، ماما ، توپ ، آبه ، طوطی ، چطوری (البته به سبک خودش!) ، یا الله ، سلام ، پیشی ، هامه و کلماتی از این دست رو میگه.یه وقت‌هایی به این فکر می‌کنم که واقعا قدیمیا راست میگفتند که "بچه شیرینی زندگیه!" . توی خیلی از لحظات زندگی مشترکمون ، من و همسرم بارها و بارها به این جمله رسیدیم و واقعا از داشتن فرزند لذت بردیم! و شخصا خیلی حس کردم این کوچولوی دوست داشتنی ما شدیدا به یک خواهر یا برادر نیاز داره. اما واقعیت اینه که در روزگاری که زندگی می‌کنیم حتی تصور فرزند دوم بدون یک پشتوانه مالی قوی حتی تا حدودی تمسخر آمیزه! و باز در کنار این لذت بی‌پایان همیشه برای من به عنوان پدر یه نگرانی وجود داشته و اون اینکه آیا توانایی تأمین آینده فرزندم رو دارم؟ البته که خدا بزرگه و روزی رسونه اما گاهی می ترسم از آینده‌ای که در انتظار پسر من و فرزندان این مرز و بومه. شیطان از همیشه به ما نزدیک‌تره...کاش از خدامون غافل نشیم....کاش به خودمون و به همدیگه وفادار بمونیم...
  • ۰ نظر
  • ۲۱ مرداد ۹۷ ، ۰۲:۰۱
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
این روزها یک سره اخبار اغتشاشات و اعتراضات را می‌شنویم و صحبت از فیلترینگ و رفع فیلتر تلگرام همه‌جا هست. کلیپ‌های گاهی واقعی و بسیاری هم با هدف شایعه‌پراکنی و تفرقه افکنی در بین مردم دست به دست می‌شود. کلیپ‌هایی مثل شکستن شیشه‌های مغازه‌ها توسط نیروهای امنیتی و ورود به مغازه‌ها که اگر ذره‌ای سواد رسانه‌ای داشته باشی و حوصله و دقت کنی به وضوح متوجه تقلب شایعه‌پراکنان در انتشار چنین کلیپ‌های میشویم.در این بین آقای به اصطلاح ولیعهد هم از آن طرف آبها پیام تبریک و تسلیت و حمایت برای مردم ایران میفرستد و از درگیری نیروهای پلیس با مردم انتقاد می‌کند! یکی نیست بگوید شما که اینقدر مردم‌دوست هستید چرا سال ۵۷ روی مردم رگبار بستید؟ این سوال برای من جوان سی ساله که روزهای انقلاب را ندیده‌ام به وجود آمده ، آقای ولیعهد پاسخ بدهید لطفاً! البته اگر پاسخی دارید!سوال دوم اما اینجاست: چه لزومی دارد در پیام تصویری ولیعهد به وضوح آبلیسک - یکی از نمادهای ماسونی- دیده شود؟ آیا بجز این است که به دنبال نمادگرایی و نمایش آن به هم‌کیشان خود بودند؟بدون شک شروع ماجرا از اعتراضات به حق مردمی بود. اما در ادامه آشوب‌گران تمام همت خود را به کار گرفتند تا از اوضاع جامعه حداکثر استفاده را ببرند و به اغتشاش و درگیری بکشانند.اعتراض حق مردم است و ایستادگی نظام در مقابل آشوبگران و حفظ نظامی که مردم با خونشان در آن مشارکت داشته‌اند هم از حقوق همین مردم است...
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
این پیام تو تلگرام برام اومد. حرف حسابه واقعاً... گل فروش سر کوچه می گفت: ما بچه بودیم . بابام یخ فروش بود گاهی درآمد داشت گاهی هم نداشت . گاهی نونمون خشک بود گاهی چرب شاید ماهی یکبار هم غذای آنچنانی نمیخوردیم. نون و پنیر و سبزی گاهی نون خالی... اما چشممون گشنه نبود. یه دایی داشتم اون زمان کارمند دولت بود . ملک و املاک داشت و وضعش خوب بود. مادرمون ماهی یک بار میبردمون منزل دایی . زنش، زن خوبی بود . آبگوشت مشتی بار میذاشت و همه سیر میخوردیم ...د سه تا بچه هم سن و سال من داشت. به خدا ما یک بار فکر نکردیم باباشون وضعش توپه و بابای ما یخ فروش. از بس مردم دار بودن، انسان بودن، خودنمایی و پز دادن تو کارشون نبود . اونا هم میامدن خونه ما... داییم دو سه کیلو گوشت و برنج میآورد یواش میداد دست مادرم و سرشو میآورد دم گوش مادرم و آهسته میگفت آبجی ناقابله . تا مادرم میخواست تشکر کنه با چشماش اشاره میکرد که چیزی نگه . مادرم هم ساکت میشد. الان دیگه اینطوری نیست . مردم دنبال لذت بردن از زندگی نیستن. دنبال این هستن که مدام داشته هاشون رو به رخ دیگران بکشن. دلیلشم اینه که تازه به دوران رسیده ها، زیاد شدن. تقی به توقی خورده، یه پول وپله ای افتاده دستشون، دیگه نمیدونن اصالت رو نمیشه با پول سیاه خرید،،، حتی بچه ها هم، اهل دک و پز شدن. بچه یه وجبی، به خاطر کیف و کفش قر و فریش، همچین پزی میده به دوستاش که بیا و ببین. اینا بچه ان ، تربیت نشدن، ننه و باباش، ملتفتش نکردن که این کار بده . اگه همکلاسیش نداشته باشه، باید چکار کنه ؟ لابد میدونن که میره خونه، بهانه میگیره، و باباش شرمنده میشه تو روش. قدیم اگه کسی ناهار اشکنه میپخت ، تلیت میکرد و یه کاسه هم واسه همسایه اش می فرستاد و میگفت شاید بوی غذام همسایه ام رو به هوس بندازه و اونم غذا نداشته باشه. اگه یه خانواده توی محل تلویزیون 14 اینج می خرید همه جمع می شدن توی خونه اش واسه تماشا ... دک و پز نبود . نهایت صفا و صداقت بود. الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره! میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه ، دیگه نمیگه شاید همسایه اش نداشته باشه و حسرت بخوره. قدیم مردم صفا داشتن، الان بی وفا شدن. ربطی هم به پیشرفت علم و اینجور چیزا نداره. این رفتارا که پیشرفت نیست اینا افت اخلاقه... کاش دنیا مثل قدیما بود...
  • ۰ نظر
  • ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۵۷
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
حقیقت این است که در ایران کمتر برندی پیدا می‌شود که یک پک کامل محصولات ایرانی به مشتری تحویل دهد. از زیبایی و کارایی و دوام تا مشتری‌مداری و خدمات پس از فروش...اما هستند برندهایی که بیشتر این ویژگی‌ها را دارند. در این بین برخی برندها هم آنقدر خوبند که شاید مشتری تصورش را هم نمی‌کند این محصول ساخت ایران است! نمی‌دانم این را باید به حساب ضعف گذاشت یا زیرکی شرکت پارسا پلاستیک! محصولات این شرکت با نام مشهور و محبوب پاپکو (PAPCo) سالهاست که در ایران با استقبال مشتریانش مواجه است. مشتری‌هایی که اغلب در هنگام خرید حتی نمی‌دانند که محصول خریداری شده‌یشان تولید ایران است! نوع نشان محصولات پاپکو به همراه کیفیت کم نظیرش در اغلب محصولات به گونه‌ای بوده که این تصور در ناخودآگاه مشتری به وجود می‌آمده که پاپکو محصولیست تولید کشورهای خارج؛ مثل فابرکستل و... حتی در برخی موارد فروشندگان ادعا کرده‌اند که:"بیا پاپکو ببر. خیلی خوب است؛ ایتالیایی است و بسیار با کیفیت!!"اما واقعیت این است که پاپکو مخفف کمپانی پارسا پلاستیک است. برندی ایرانی با محصولاتی که حتی در بازارهای بین‌المللی حرفی برای گفتن دارد. تولیداتش حرفه‌ایست و همچون برندهای معروف و محبوب دنیا فروشگاه اختصاصی هم در کشور دارد. علاوه بر اینها فروشگاه اینترنتی‌اش هم راه‌اندازی شده تا بتوانید خرید اینترنتی انجام دهید.به ایرانی بودن این برند افتخار کنیم و بیش از پیش از محصولاتش خرید کنیم تا حامی برند کشورمان باشیم. محصول مغفول مانده این شرکت خودکارهای پاپکو است! اغلب در هنگام خرید دنبال خودکارهای خارجی می‌گردیم. اما خودکارهای پاپکو همانند دیگر محصولاتش خودکارهایی با کیفیت در رنج قیمتی خودش محسوب می‌شود.آدرس فروشگاه‌های اختصاصی محصولات پاپکو را در اینجا ببینید.#ایرانی_ایرانی_بخر
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
چهارشنبه گذشته حمله تروریستی در تهران که داعش مسئولیتش را به عهده گرفت تاکنون۱۳ شهید و ۴۲ نفر زخمی بر جای گذاشته است. داعش و کشورهای حامی تروریسم دولتی باید بدانند که اینجا ایران است و مردمش به گواه تاریخ بارها و بارها نشان داده‌اند که با هرگونه اختلاف سلیقه و فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی در مواقع بحرانی در کنار هم هستند و از این حملات کورکورانه هراسی ندارند؛ چه اینکه کسانی که باید هراس به دلشان بیفتد خود داعش و حامیان تروریسم هستند. این‌جا ایران است...
  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۹۶ ، ۰۷:۵۵
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی