Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید
این پیام تو تلگرام برام اومد. حرف حسابه واقعاً... گل فروش سر کوچه می گفت: ما بچه بودیم . بابام یخ فروش بود گاهی درآمد داشت گاهی هم نداشت . گاهی نونمون خشک بود گاهی چرب شاید ماهی یکبار هم غذای آنچنانی نمیخوردیم. نون و پنیر و سبزی گاهی نون خالی... اما چشممون گشنه نبود. یه دایی داشتم اون زمان کارمند دولت بود . ملک و املاک داشت و وضعش خوب بود. مادرمون ماهی یک بار میبردمون منزل دایی . زنش، زن خوبی بود . آبگوشت مشتی بار میذاشت و همه سیر میخوردیم ...د سه تا بچه هم سن و سال من داشت. به خدا ما یک بار فکر نکردیم باباشون وضعش توپه و بابای ما یخ فروش. از بس مردم دار بودن، انسان بودن، خودنمایی و پز دادن تو کارشون نبود . اونا هم میامدن خونه ما... داییم دو سه کیلو گوشت و برنج میآورد یواش میداد دست مادرم و سرشو میآورد دم گوش مادرم و آهسته میگفت آبجی ناقابله . تا مادرم میخواست تشکر کنه با چشماش اشاره میکرد که چیزی نگه . مادرم هم ساکت میشد. الان دیگه اینطوری نیست . مردم دنبال لذت بردن از زندگی نیستن. دنبال این هستن که مدام داشته هاشون رو به رخ دیگران بکشن. دلیلشم اینه که تازه به دوران رسیده ها، زیاد شدن. تقی به توقی خورده، یه پول وپله ای افتاده دستشون، دیگه نمیدونن اصالت رو نمیشه با پول سیاه خرید،،، حتی بچه ها هم، اهل دک و پز شدن. بچه یه وجبی، به خاطر کیف و کفش قر و فریش، همچین پزی میده به دوستاش که بیا و ببین. اینا بچه ان ، تربیت نشدن، ننه و باباش، ملتفتش نکردن که این کار بده . اگه همکلاسیش نداشته باشه، باید چکار کنه ؟ لابد میدونن که میره خونه، بهانه میگیره، و باباش شرمنده میشه تو روش. قدیم اگه کسی ناهار اشکنه میپخت ، تلیت میکرد و یه کاسه هم واسه همسایه اش می فرستاد و میگفت شاید بوی غذام همسایه ام رو به هوس بندازه و اونم غذا نداشته باشه. اگه یه خانواده توی محل تلویزیون 14 اینج می خرید همه جمع می شدن توی خونه اش واسه تماشا ... دک و پز نبود . نهایت صفا و صداقت بود. الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره! میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه ، دیگه نمیگه شاید همسایه اش نداشته باشه و حسرت بخوره. قدیم مردم صفا داشتن، الان بی وفا شدن. ربطی هم به پیشرفت علم و اینجور چیزا نداره. این رفتارا که پیشرفت نیست اینا افت اخلاقه... کاش دنیا مثل قدیما بود...
  • ۰ نظر
  • ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۰۷:۵۷
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

بعد از گذشت هفت هفته از شروع پخش فصل دوم سریال شهرزاد،حالا این سریال از طریق سامانه filimo.com بصورت آنلاین و برای کابران اینترنت اپراتورهای ایرانسل،همراه اول،آسیاتک و های وب با ترافیک رایگان در دسترس است. برای تماشای این سریال جذاب و هزاران ساعت فیلم و سریال کافیست در این سامانه عضو شوید و اشتراک خریداری نمایید. پیش از این تنها سامانه‌ای که حق پخش V.O.D این سریال را داشت،lotus.ir بوده است.

  • ۰ نظر
  • ۲۳ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۳۰
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
در بازار تره‌بار راه می‌رفتم و فکر می‌کردم چه میوه‌ای برای خانه بخرم... نگاه می‌کردم و نمی‌توانستم انتخاب کنم. دلم هیچ کدامشان را نمی‌خواست... مرد میوه‌فروش دور سینی‌های بزرگ می‌چرخید و خراب‌ها را جدا می‌کرد و می‌ریخت در جعبه‌زیری... کیسه‌ی خرید مشتری‌ها را پر می‌کرد و می‌فرستاد دم صندوق پیش پسرش... پسرک پشت دخل کرانچی می‌خورد ... همانجا انگار با منجنیق پرتم کردند به وقتی که سن پسرک بودم... بعضی شب‌ها که در حیاط محکم‌تر بسته می‌شد از همان ته خانه می‌فهمیدیم بابا جعبه میوه به دست دارد و با پا در را بسته... از پنجره آمدنش را نگاه می‌کردیم... آنقدر راحت با یک جعبه بزرگ چوبی پر از میوه گام‌های بلندش را بر می‌داشت که انگار یک پیش‌دستی کوچک در دستش است... یخچالمان مگر چقدر جا داشت... جعبه کنار آشپزخانه یا بالکن می‌ماند... آلوها را لواشک می‌کردیم... گوجه‌سبزها را قل می‌دادیم در نمک می‌خوردیم... با آلبالوها روی دیوار سفید سیمانی نقاشی می‌کشیدیم... و گلابی‌ها همیشه خراب می‌شد... هیچ‌کس طرفدارشان نبود... آنقدر در سطل فلزی مخروطی شکل می‌ماندند که له می‌شدند... بابا غر می‌زد و سطل را با شیرآب حیاط می‌شست و دوباره با خودش می‌برد باغ... می‌گفتیم گلابی هم شد میوه ! گوشه بازار تره‌بار هنوز ایستاده‌ام... و دلم سخت گرفته است... برای باغی که خشک شد .... مردی که اینقدر زود خاطره شد ... و تمام آن گلابی‌هایی که نخوردیم و پلاسید... کیسه‌ی پلاستیکی را بر می‌دارم و شبیه نیکلاس کیج مغموم در شهر فرشتگان با بغض پرش می‌کنم از گلابی... اول یکی.. بعد دوتا... و بعد چند تا... کیسه را می‌گذارم رو ترازو... پسرک با دست‌های پفکی‌اش کارتم را می‌کشد ... می‌خواهم یک چیزی بگویم که بفمهد چقدر ممکن است بعداً دلش برای دخل و مغازه‌ی پدرش تنگ شود... ولی بیخیال می‌شوم... کارتم را می‌گیرم و دور می‌شوم... مگر اصلاً آدمیزاد گوشش به این حرف‌ها بدهکار است... خودش یک روز دلش همان میوه خراب‌های جعبه آن زیر را می‌خواهد که با دست پدرش جدا شده بود... حتماً می‌فهمد که خوشمزه‌تر از کرانچی‌اش بودند... فاطمه شاه‌بگلو
  • ۰ نظر
  • ۲۱ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۲۱
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
امروز برای پسر عزیزم مهراد دندونی گرفتیم. مهراد من حالا یه دندون داره.بابا عاشقته مهرادم...
  • ۰ نظر
  • ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۳:۳۵
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

سریال عاشقانه شروع خوبی داشت. در ادامه با حواشی عجیبی روبرو شد تا جاییکه مدتی پخش سریال متوقف شد. از طرفی زمانی که سریال احیا شد و تصمیم به پخش مجدد گرفته شد بدلیل نقض قرارداد تهیه‌کنندگان سریال با شرکت‌های V.O.D با حکم قضایی پخش سریال متوقف شد. با این همه فراز و نشیب نسبتا طولانی سریال راهش را ادامه داد و اگرچه بعضی قسمت‌ها ضعیف بود اما در مجموع با در نظر گرفتن اینکه سریال‌سازی در شبکه خصوصی تا حدودی در ایران نوپا محسوب می‌شود با اغماض می‌توان از کاستی‌هایش چشم‌پوشی کرد. یکی از محاسن سریال عاشقانه که شاید اصلی‌ترین دلیل وفاداری مخاطبین به تماشای این سریال تا قسمت آخر باشد، حضور بازیگران سرشناس در این فیلم بود که جذابیت دو چندانی به آن بخشید.انتقادهایی به فیلم وارد می‌شود با این مضمون که چرا شخصیت حاج یونس زیر سوال رفت و یا چرا شخصیت پر از ابهام و عجیبی مثل هومن در این سریال به عنوان شخصیت محبوب بولد شده است. به شخصه تصور می‌کنم که باید در نظر بگیریم که قرار نیست همه انسانهای مشابه حاج یونس پایانی تلخ مثل حاج یونس عاشقانه داشته باشند و یا همه آدمهای در ردیف پیمان مثل او محبوب باشند. در عین حال بیاموزیم که:تن آدمی شریف است به جان آدمیت | نه همین لباس زیباست نشان آدمیتو بدانیم که زود درباره آدمها قضاوت نکنیم. حاج یونس‌هایی هستند که مرام و معرفت نمی‌شناسند اما از طرفی هستند پیمان‌هایی که اگرچه به ظاهر ناهنجارشان نمی‌آید اما اگر صبور باشیم شاید شخصیت جدیدی از درونشان کشف کنیم.

  • ۰ نظر
  • ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۲۰
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
این روزها بیشتر از همیشه زندگی‌ام پر شده از اعداد و ارقام! گاهی خواب می‌بینم حقوق‌ها جابجا شده و یا اسم کسی از لیست بیمه جا مانده!! سیل کارها بر سرم آوار شده و هر چه بیشتر تلاش می‌کنم انگار باز هم کم است! پروژه‌های جدید قوزی بالای قوز است! از طرفی اتمام پروژه‌های قبلی به منزله شروع محاسبات عیدی و سنوات از حالاست! خلاصه اینکه اوضاع دل‌انگیزی است! گاهی یاد جواب دوستانم در دوران سربازی می‌افتم که در جواب سوال فرمانده که می‌پرسید : - "کی خستست؟!"برخی پاسخ می‌دادند:- "داداش من!" (بجای دشمن!) اما من همچنان خستگی‌ناپذیرم! عشقی که از همسر و فرزندم به من سرایت می‌کند امیدبخش آن است که این روزها نیز می‌گذرد و هر سختی‌ای ارزش لبخند دلنشینشان را دارد.
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
برای آدم‌های مختلف خبر خوب معانی مختلفی داره. برای یکی خبر خوب به معنی برنده شدن تو یه مناقصه است و برای یکی برنده شدن یه جایزه بانکی. برای یکی بهبودی بیمارش و برای یکی تولد نوه‌اش. و امروز برای من خبر خوب این بود:مه‌سو و مستر اچ ظاهراً به جاهای خوبی برای شروع زندگی مشترک میرسن. این خبر رو که تو وبلاگ مه‌سو خوندم صبح جمعه‌ی منو زیباتر کرد. چه خبری میتونه دل یه آدمو بیشتر از این شاد کنه که دو تا عاشق بعد از اون همه سختی دارن به یکی شدن نزدیک میشن...؟براشون آرزوی کنار گذاشته شدن هر چه زودتر باقی مشکلات و رسیدنی مانا و جاودان می‌کنم...
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
در سری دوم مسابقه جادوی صدا ، افشین زی‌نوری به صورت مخفیانه در دو نقش به صورت همزمان صداپیشگی کرد. واکنش داوران این مسابقه در ویدیوی زیر تماشا کنید.
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
حقیقت این است که در ایران کمتر برندی پیدا می‌شود که یک پک کامل محصولات ایرانی به مشتری تحویل دهد. از زیبایی و کارایی و دوام تا مشتری‌مداری و خدمات پس از فروش...اما هستند برندهایی که بیشتر این ویژگی‌ها را دارند. در این بین برخی برندها هم آنقدر خوبند که شاید مشتری تصورش را هم نمی‌کند این محصول ساخت ایران است! نمی‌دانم این را باید به حساب ضعف گذاشت یا زیرکی شرکت پارسا پلاستیک! محصولات این شرکت با نام مشهور و محبوب پاپکو (PAPCo) سالهاست که در ایران با استقبال مشتریانش مواجه است. مشتری‌هایی که اغلب در هنگام خرید حتی نمی‌دانند که محصول خریداری شده‌یشان تولید ایران است! نوع نشان محصولات پاپکو به همراه کیفیت کم نظیرش در اغلب محصولات به گونه‌ای بوده که این تصور در ناخودآگاه مشتری به وجود می‌آمده که پاپکو محصولیست تولید کشورهای خارج؛ مثل فابرکستل و... حتی در برخی موارد فروشندگان ادعا کرده‌اند که:"بیا پاپکو ببر. خیلی خوب است؛ ایتالیایی است و بسیار با کیفیت!!"اما واقعیت این است که پاپکو مخفف کمپانی پارسا پلاستیک است. برندی ایرانی با محصولاتی که حتی در بازارهای بین‌المللی حرفی برای گفتن دارد. تولیداتش حرفه‌ایست و همچون برندهای معروف و محبوب دنیا فروشگاه اختصاصی هم در کشور دارد. علاوه بر اینها فروشگاه اینترنتی‌اش هم راه‌اندازی شده تا بتوانید خرید اینترنتی انجام دهید.به ایرانی بودن این برند افتخار کنیم و بیش از پیش از محصولاتش خرید کنیم تا حامی برند کشورمان باشیم. محصول مغفول مانده این شرکت خودکارهای پاپکو است! اغلب در هنگام خرید دنبال خودکارهای خارجی می‌گردیم. اما خودکارهای پاپکو همانند دیگر محصولاتش خودکارهایی با کیفیت در رنج قیمتی خودش محسوب می‌شود.آدرس فروشگاه‌های اختصاصی محصولات پاپکو را در اینجا ببینید.#ایرانی_ایرانی_بخر
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
این روزها خبرهای ضد و نقیضی از زمان ورود اولین نوکیا با سیستم عامل اندروید تحت مدیریت شرکت  Hmd Global به ایران به گوش می‌رسد. در این بین مطمئناً سودجوها به دنبال راهی برای گران‌فروشی مدل‌های جدید این برند محبوب سال‌های گذشته به عاشقان آن در ایران هستند. البته اگر نوکیا و Hmd همچون سابق دفتری در ایران داشته باشند و محصولات این شرکت را بطور مستقیم وارد بازار کنند مطمئناً شاهد حضور اینگونه رفتارهای سودجویانه مشابه آنچه در برندی مثل آیفون در بازار مشاهده می‌شود نخواهیم بود.برند نوکیا در ایران بین هوادارانش به محبوبیت ، کارایی و جان سختی شهره است! علاوه بر آن دور بودن این برند از بازار تلفن‌های هوشمند به خصوص در ایران موجب شده بازگشتش حس نوستالژیکی را به دست آورد. البته مدیران Hmd نیز با هوشمندی تمام نشان داده‌اند که برای بالا بردن دوباره پرچم‌های این غول سال‌های نه چندان دور موبایل در دنیا آمادگی و تیزهوشی بالایی دارند. آنها با طراحی و تولید مجدد مدل نوکیا ۳۳۱۰ که از مدل‌های محبوب و پر فروش نوکیا محسوب می‌شد به دنبال احیا و قلقلک همان حس نوستالژیک در بین طرفداران سابق برند نوکیا در دنیا هستند!به زودی این برند با مدل‌های جدید خود وارد بازار گوشی‌های تلفن همراه هوشمند خواهد شد و سوال اینجاست:روزی استیو جابز با نمایش صفحه کلیدهای فیزیکی گوشی‌های برندهای محبوب دنیا چون نوکیا ، بلک‌بری ، پالم و موتورلا در مراسم معرفی آیفون ۱ ، به مرور آنها را به کام نابودی کشاند. به نظر شما این بار نوکیا با همکاری Hmd می‌تواند برند اپل را پشت سر بگذارد؟
  • ۰ نظر
  • ۲۴ خرداد ۹۶ ، ۰۷:۳۶
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
Sourire

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی