دود سیگار کفاف نمی دهد ... دو سیب بار کن رفیق ...! خاطره ها سنگینند!!!
- ۰ نظر
- ۲۵ اسفند ۹۲ ، ۰۸:۳۱
دود سیگار کفاف نمی دهد ... دو سیب بار کن رفیق ...! خاطره ها سنگینند!!!
سر میز شام به یادت می افتم ... بغض می کنم ... اشک در چشمانم حلقه می زند ... همه با تعجب نگاهم می کنند ... لبخند تلخی میزنم و می گویم : چقدر داغ بود ...!!!
" شادی " پروانه ایست که هر چه تقلا کنی نمی توانی آن را شکار کنی . . . باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند ، پس زندگیت سرشار از آرامش و شانه هایت پر از پروانه ...!
ماهیگیر دلش سوخت . . . این بار ماهی بود که از تنهایی قلاب را رها نمی کرد . . .
در کیش عـــشـــق بازان راحت روا نباشد ای دیده اشک می ریز ای سینه باش افگار شیخ بهایی
ای تو بوی خاک و بارونای جدا از این و از اونای هوای سبز احساسآه رو لبامو بشناستا که عمری مونده باقیتا نفس داره اقاقیمث خواب گل پونهیاد من باش عاشقونهفریبا وکیلی