هفت روز گذشت...
خبر خیلی تلخ و نا امید کننده بود...
آدم وقتی خبر بیماری یک فرد محبوب و سرشناس را میشنود باور نمیکند، باور نمیکند که او هم فردی عادی مثل باقی مردم سرزمینمان است که از بیماری و مرگ مصون نیست. هنوز هم باور نمیکنم علی انصاریان را از دست دادهایم. وقتی خبر را شنیدم ناخودآگاه بغض کردم... بغض کردم و گریستم...
شب گذشته نماوا قسمت دیگری از همرفیق را با حضور رضا صادقی و علی کریمی و با کسب اجازه از خانواده علی منتشر کرد.
جدای از خندهها و شوخیها و ویدئوهایی که وایرال شدهاند، به این فکر میکنم که گاهی خیلی زودتر از آنکه فکرش را کنی ممکن است تمام شوی! شاید باید بیش از پیش به هم محبت کنیم و هوای هم را داشته باشیم. شاید فردا دیگر دیر باشد...
اگر حضور علی انصاریان را در همرفیق ببینید ، متوجه تلاشش برای آنکه تا میتواند از اسپانسر برنامه جوایزی برای حاضرین بگیرد خواهید شد. مثل همیشه شوخ و خندان با متلکهایی به سیاسیون و مسئولان مملکت... و چقدر رفیق! تصورش را هم نمیکردم رفاقتی قدیمی بین علی انصاریان و رضا صادقی باشد. وقتی آخرین روزهای زندگی فردی را پس از مرگش میبینی که بیاطلاع از سرنوشت و آیندهاش است، هر جملهاش باعث میشود فکر کنی که چرا این حرف را زد؟! نکند احساس کرده روزهای آخرش است!
سخت است که بگویم زندهیاد انصاریان... اما یادش همیشه زنده است...
امروز هم خبر درگذشت علی برقی را شنیدم. خدایا خودت روحشان را شاد و قرین رحمتت کن...
و از ما هم در گذر...
کاش ما هم از خودمان خاطرات شیرین به جای بگذاریم...
بیان که برای انتشار کلیپ در بلاگ پول درخواست میکند!! بنابراین ارجاعتون میدم به تماشای این دو کلیپ به یاد علی انصاریان و آخرین تصاویر موجود از او:
و
ادای احترام سینما به علی انصاریان در جشنواره فیلم فجر - ۱۳۹۹
- ۲ نظر
- ۲۴ بهمن ۹۹ ، ۱۲:۵۵