فراموشی تـــــــــــــــــــــو هنـَـــــــــــر می خواهد
و مــــَـــــــــن ...
بی هنـــــــــرتریـــــــــن مـَــــــــــــرد عــــــــــــــــــــــــالمم ..!
- ۰ نظر
- ۱۰ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۲۹
سر میز شام به یادت می افتم ... بغض می کنم ... اشک در چشمانم حلقه می زند ... همه با تعجب نگاهم می کنند ... لبخند تلخی میزنم و می گویم : چقدر داغ بود ...!!!
" شادی " پروانه ایست که هر چه تقلا کنی نمی توانی آن را شکار کنی . . . باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند ، پس زندگیت سرشار از آرامش و شانه هایت پر از پروانه ...!
گاهی چشمانم اشک آلود است . . .می گویند حساسیت فصلی است . . .آری من به فصل فصلِ دنیای بی تو حساسیت دارم !!!