مینویسم از تو
چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۸۸، ۱۱:۲۰ ب.ظ
نامه هایم را ربودند،نامم را...شعر بى من تر از من را...من اینجا دلم تنگ است...من اینجا حرفها دارم با "تو" ولى...مىخواهم "تا آخرین نایم" را از "تو" بنویسم... اگر چه مى ربایندشان این موشهاى "گربه ندیده!" بگذار بربایند شعرم را... باز هم "مى ریسم" از نو... با بند بند وجودم... با تک تک سلولهاى خونینم... مى نویسم از "من" و از "ما" و از "تو"... بارى اگرچه مى ربایند "قلمم" را... قلمى خواهم ساخت از "شعر بى قلم" نوشته ام را...