کار خوبم آرزوست
پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۴۷ ق.ظ
به یاد دارم وقتی سن و سال کمتری داشتم و نوجوان بودم ، متولدین دهه ی پنجاه میگفتن : " ما نسل سوخته هستیم " . حتماً این جمله برای خیلی ها آشناست و البته که پر بیراه هم نیست! اما حداقل 50 تا 60% همین نسل سوخته به هر طریقی که بود ، چه به کمک لیاقت شخصی و چه به کمک آشناییت و پارتی بازی به یک شغل مناسبی دست پیدا می کرد و حداقل امورات زندگیش رو میچرخوند و میتونست ازدواج کنه و تشکیل خانواده بده ؛ مابقی هم یا از کشور خارج شدن و یا برای پیدا کردن شغل به زحمت افتادن و در کل زیاد وضعیت مناسبی نسبت به هم نسل هاشون نداشتن.اما اگر قبول کنیم که دهه ی پنجاهی ها نسل سوخته هستند ، نام دهه شصتی ها رو چی باید گذاشت؟؟ ما نسلی هستیم که دیگه شغلی پیدا نمیشه و دیگه پارتی ها هم نمیتونن به داد جوانهای نسل ما برسن و براشون کاری دست و پا کنند...اونهایی که تو مجلس میشینن و قانون تصویب میکنند و تو خصوصی ترین مسائل زندگی زناشویی انسانها دخالت میکنند و از بالا دستور میدن که بچه دار بشید ، آیا فکری به حال آینده ی اون بچه هم کردن؟؟ اون کسی که دهه ی شصت دستور داد همه بچه دار بشن نسل ایران در خطره الان کجاست؟ چرا به داد ماها نمیرسه؟ بچه فقط به درد گوشت دم توپ میخوره؟؟ الان میاد بگه من گفتم بچه دار بشید و خودم مسئولیتش رو بر عهده میگیرم؟ میاد بپرسه جوون مشکلت چیه؟ میاد بگه کار نداری بیا بذارم سر یه کار درآمد خوب داشته باشی؟ میاد یه کمکی بکنه برای خونه دار شدن جوونا؟بچه هایی که امروز بخاطر سیاست های دولت و مجلس پا به دنیا میذاره چی؟ برای اون فکری شده؟ برای شغلش؟ برای ازدواجش؟ برای مسکنش؟ دلم خیلی خونه...خسته شدم...نه کار درست حسابی...نه در آمدی ...من چجوری باید از پس هزینه های ازدواج و زندگی بر بیام؟خدا از حق من نگذره.من و همه ی هم نسل های من به گردن همه ی اونهایی که از ثروت این ملت و کشور بی رویه برداشت میکنند اما به داد ما نمیرسن حق داریم ...به خدا ما هم حق زندگی داریم...ما هم حق آرامش و آسایش داریم...اهل دود و دم و رفیق بازی هم نبودیم که بگیم خربزه میخوری باید پای لرزش بشینی...من یک گناهکارم...گناهم اینه که بی خبر بودم و به دنیا اومدم ... همین و بس ...