جیک جیکهایمان!
سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ق.ظ
من و همسرم مدتی قبل از ازدواج با هم در ارتباط بودیم. بعضی روزهای مهم مثل روز تولدش و روز سالگرد آشناییمون و... رو که با هم جشن میگرفتیم و کنار هم بودیم ، از با هم بودنمون فیلم میگرفتیم و حسمون رو در اون لحظه میگفتیم تا یادمون بمونه چه لحظههای زیبایی رو کنار هم سپری کردیم!!دروغ نگفته باشم ، بعد از عقدمون به مرور زمان همهچیز رنگ و بوی طبیعی به خودش گرفت و رو به عادی شدن رفت! نه به این معنی که همدیگه رو دوست نداریم و یا علاقمون نسبت به هم کم شده باشه ؛ نه! اما عادی شد! مثلاً قبلاً که با هم جایی قرار میگذاشتیم دل توی دلمون نبود تا لحظهی دیدار برسه. یا وقتی به هم میرسیدیم چقدر شیطنت میکردیم و بازیگوشی میکردیم و بالا و پایین میپریدیم. چقدر قدم میزدیم...چه درختهایی که شاهد جیک جیکهای عاشقانهی ما بودند و چه بارانها که عاشقانه زیرشان خیس میشدیم و قدم میزدیم...گاهی وقتها فیلمهای آن روزها رو که نگاه میکنم متوجهی گذشت زمان میشم و یادم میافته عاشق یک دختر معمولی نشدم! من عاشق کسی شدم که واقعاً نمیشد و نمیشه که دوستش نداشت!من عاشق همسرم هستم و هر بار که میبینمش این جمله رو با تمام وجود بهش میگم و شاید این جزو معدود چیزهایی باشه که شامل گذشت زمان نشده و برامون عادی نشده هرگز...