Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید

گاهی آدم چقدر بد می‌شود

شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۳۰ ق.ظ
نیمه شب است و به اتفاقاتی که در طول روز برایم افتاد فکر می‌کنم؛ از صبح زود دنبال جمع کردن امضا بودم! حدود 9 سال پیش پدربزرگ مادری‌ام فوت کرد و وصیتی شفاهی از خود بجای گذاشت. حالا 9 سال گذشته و سر بزنگاه ، درست در زمانی که نیاز فوری برای فروش زمین ارثیه‌ داشتیم یکی از وارثین فیلش یاد هندوستان کرده و پایش را روی گلویمان گذاشته که باید امضای همه‌ی وارثان را درباره‌ی ارث و میراثی که برای خودش بجای مانده بگیریم تا برای فروش زمین رضایت بدهد و مبایعه‌نامه را امضا کند! یعنی از این موقعیت سوءاستفاده کرده و مسئولیت کار خودش را روی دوش ما انداخته! صبح با عجله از منزل خارج شدم با یک بسم‌ الله الرحمن الرحیم! با این نیت که هر طور شده امروز کار را تمام کنم و امضاها را جمع کنم برای آن نادانی که هرگز حرمت نان و نمک را ندانسته! نه برای آنکه کار او را راه بیندازم! برای اینکه کار مبایعه‌نامه‌ی خودمان راه بیفتد! متأسفانه نادان‌جان(!!) برای حل مشکل خودش و زرنگ‌بازی‌هایی که فکر می‌کند فقط خودش بلد است کار ما را جوری لنگ گذاشته بود که نزدیک بود کلاً معامله‌ی ما را به هم بزند و خریدار را از خرید زمین منصرف کند.دلم از این حیله‌گری‌ها خسته است...دلم قدم زدن می‌خواهد...تنهایی زیر باران رفتن می‌خواهد...آدم‌ها گاهی چقدر بد می‌شوند..؟! نکند که من هم روزی این چنین تغییر کنم...؟از زمان فوت پدربزرگم دیگر آن خانه مثل سابق نبود و نادان‌جان آنجا زندگی می‌کرد و ما هم چندان تمایلی به رفتن به آنجا نداشتیم. یک جورهایی از خانه‌ی پدری دور ماندیم... در تبعید! از خودم می‌پرسم اگر به عقب برگردیم باز هم پدربزرگ همین‌طور وصیت می‌کرد؟!!پدر بزرگ جان!کاش بودی و می‌دیدی...
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

خانه پدری

وصیت نامه

پدر بزرگ

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی