شاید وقتى تو میرسى نباشم
که دستاتو توى دستام بگیرم
نمیدونى چه حالیم از اینکه
همون روزى تو میرسى که میرم
بقدرى چشم برات بودم که مى شد
تموم جاده هارو تو نگام دید
همه دلشوره ى دریا رو می شد
تو مرداب زمین حین چشام دید
همیشه اشتیاق مبهمى هست
واسه اونکه باید بى تاب باشه
غروبا که دلم میگیره میگم
شاید "امشب شب مهتاب" باشه...
- ۰ نظر
- ۰۳ بهمن ۸۸ ، ۱۹:۳۳