Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید

۶۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر عاشقانه» ثبت شده است

چیه؟چرا دلت گرفته؟او هم آدم است .....اگر دوستت دارم هایت را نشنیده گرفت ........ غصه نخور .....اگر رفت .....گریه نکن .....یک روز چشمای یک نفر عاشقش میکند .....یک روز معنی کم محلی را میفهمد .....یک روز شکستن را درک میکند ......آن روز میفهمد آه هایی که کشیدی از ته قلبت بوده .....میفهمد شکستن یک آدم تاوان سنگینی دارد
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
باز باران با ترانه میخورد بربام خانهخانه ام کو ؟خانه ات کو؟روزهای کودکی کو؟فصل خوب سادگی کو؟یادت آید روز باران ...؟گردش یک روز دیرین ...؟پس چه شد دیگر , کجا رفت خاطرات خوب و رنگین ...؟کودک خوشحال دیروز , غرق در غم های امروز ...یاد باران رفته از یاد , آرزوها رفته بر بادباز باران ... باز باران ...
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
به من بگو کجا به خنده می رسیم؟ حالا که زندگی تکرار ماتمــــــــــــــــه... همه هراس من از اینه که چرا هنوز توی نگات یه حس مبهمه..؟ با تو دقیقه هام بی گریه میگذرن... رو ظلمت شبم پنجره ای بذار توی کدوم غروب پناه من می شی؟ وقتی که گم شدم تو دست انتظار   به من بگـــــــــــــو کجا به خنده می رســـــــــــــــــــــــــیم؟   دستات تجسم عشق و نوازشه که تو نهایت آرامش منی از سقف سرد شب روشنی می چکه نگاهم که می کنی ، لبخند که می زنی به من بگو کجا به خنده می رسیم؟   احساس داشتنت شیرینه و غریب پیش تو حتی از ابرها سبک ترم اون لحظه که نگاهت خیرست به آسمون می تونم از خودم از گریه بگذرم   بــــه مــــــــــــن بـــــــگــــــــــــو کــــــــــــــجـــــــــــا بــــــــــه خـــــــنده می رســـــــــیم؟   پی نوشت : این شعر رو خیلی دوست دارم . ترانه ای از آلبوم کجا به خنده می رسیم ، صدای مانی رهنما ی عزیز ...
  • ۰ نظر
  • ۰۸ مرداد ۹۱ ، ۲۰:۵۰
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
بی تو واژه هایم بارانی می شود... زیر باران واژه ها انتظارت می کشم... تو چون خورشید باش... پر صلابت بر من و  واژه هایم بتاب...  اسماعیل محمدنژاد
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

گلی چیدم فرستادم برایت غضب کردی فشردی زیر پایت همان یک گل نباشد قابل تو تو از گل بهتری جانم فدایت

  • ۰ نظر
  • ۰۷ اسفند ۹۰ ، ۰۹:۲۵
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

یک شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه لیلا نشست عشق آن شب مست مستش کرده بود فارغ از جام الستش کرده بود سجده ای زد بر لب درگاه او پر ز لیلا شد دل پر آه او  گفت یا رب از چه خوارم کرده ایبر صلیب عشق دارم کرده ایجام لیلا را به دستم داده ایوندر این بازی شکستم داده اینشتر عشقش به جانم می زنیدردم از لیلاست آنم می زنیخسته ام زین عشق، دل خونم مکنمن که مجنونم تو مجنونم مکنمرد این بازیچه دیگر نیستماین تو و لیلای تو ... من نیستمگفت: ای دیوانه لیلایت منمدر رگ پیدا و پنهانت منمسال ها با جور لیلا ساختیمن کنارت بودم و نشناختیعشق لیلا در دلت انداختمصد قمار عشق یک جا باختمکردمت آوارهء صحرا نشدگفتم عاقل می شوی اما نشدسوختم در حسرت یک یا ربتغیر لیلا برنیامد از لبتروز و شب او را صدا کردی ولیدیدم امشب با منی گفتم بلیمطمئن بودم به من سرمیزنیدر حریم خانه ام در میزنیحال این لیلا که خوارت کرده بوددرس عشقش بیقرارت کرده بودمرد راهش باش تا شاهت کنمصد چو لیلا کشته در راهت کنم

  • ۰ نظر
  • ۰۵ اسفند ۹۰ ، ۰۱:۱۲
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
بروم صد پله پایین با دریا گریه کنم کنج صدف مروارید وار بی صدا گریه کنم در غزلگردی های تو تا سمفونی آبی  سوگ مشکوک سازها را یک جا گریه کنم هزار سال دلم میخواست با تن تنها گریه کنم هزار سال دلم میخواست با من تنها گریه کنم   دریا ، دریا دریا چه خوب شد که مرا تر کردی... دریا ، دریا دریا چه خوب شد که مرا باور کردی...    وقتی که گریه مرا از سر می گیرد دریا ساکت می ماند و من بلند بلند  ترک بر میدارم.... از : شهیار قنبری
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
ببار بارون که اینجا شکل زندونه ببار بارون دل بی طاقتم خونه ببار بارون یکی عشقش رو گم کرده ببار بارون قراره گریه برگرده  از این بهتر نمیـــــــــــــــشه فکر من باشی تو هم انگار قراره دیگه تنها شی نمیدونم چرا بد شد..؟! چرا از خوبیام رد شد؟ شاید بازم بیاد خونه بگه بی من نمیتونه... نمیــــــــــــــــــــــــــــــــتونه...   اونو یادم میاری تو باید بازم بباری تو ببار بارون تو با نــــــــاز منو یاد چشاش بنداز... ببار بارون...   ببار بارون من اینجا گیج و داغونم... ببار بارون که بی عشقش نمی تونم...    چقدر این بارون زیباست... من همیشه بارون رو دوست داشتم... چشمامو می بندمو  به صدای شُرشُرِ بارون گوش میدم...
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
گفتمش : دل میخری؟ گفتا چند؟گفتمش دل مال تو تنها بخند!خنده کرد و دل ز دستانم ربودتا به خود باز آمدم او رفته بوددل ز دستانش بر زمین افتاده بود جای پایش روی دل جا مانده بود !!!
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
از این راهرو یک نفر رد شده... که عطرش همونه که تو میزنی ... برای به زانو در آوردنم... تو از مرگ حتی جلو میزنی ... از این راهرو یک نفر رد شده ... مثل وقتایی که تو ناراحتی... نفس میکشم با تمام وجود... عجب عطر خوبی زده لعنتی... یه جوری دلم تنگ میشه برات ... محاله بتونی تصور کنی... گمونم نمیتونی حتی خودت... جای خالیتو تو دلم پر کنی... صدات میکنم تا همه بشنون... جواب صدام غیر پژواک نیست... من اونقدر شکستم حس میکنم... که هیچ ارتفاعی خطرناک نیست...
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی