Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کار» ثبت شده است

خیلی راجع بهش فکر کرده بودم و براش برنامه‌ریزی کردم . توی پست‌های قبلیم راجع به یک انتخاب گفته بودم. من گشتم و به دوست و همکار گذشتم - میلاد - برای همکاری رسیدم . مطمئن بودم که اگه میلاد به من اضافه بشه حتما گروه موفقی میشیم. کلی باهاش صحبت کردم تا راضی شد دیروز برام وقت بذاره و از نزدیک همدیگه رو ببینیم . از صبح کلی هیجان داشتم . هم دلم براش تنگ شده بود و هم فکر کردم میتونم راضیش کنم ... اما میلاد راضی شدنی نبود . اون با یه طرح جدید برای خود اشتغالی خودش اومده بود و اساساً اعتقادی به پیشنهاد من نداشت ... اینجوری شد که منم رشته‌هام پنبه شد ... کمی مأیوس شدم ... خیلی دلم میخواست با میلاد باشم ... نشد ...
  • ۰ نظر
  • ۲۲ خرداد ۹۳ ، ۰۱:۴۸
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
مدتیه موضوعی ذهن من رو مشغول کرده و باید انتخابی داشته باشم. موضوع مربوط به شغلم میشه . داستان از این قراره که در حال حاضر من توی یکی از دفاتر جوادیه مشغول به کارم و از کارم هم فعلا راضی هستم . اما دفتر توی خ قریب هم به من پیشنهاد شده و دارم فکر میکنم که اگر برم اونجا ، میتونم به اندازه ی اینجا موفق باشم یا نه؟ انتخاب خیلی سختیه ، از یک طرف من خیلی برای این دفتر زحمت کشیدم تا از خاک در اومده و حالا مردم بعد از همین مدت کوتاه منو قبولم کردند ، از طرفی اگر بتونم توی دفتر بالا هم به همین اندازه موفق باشم سطح درآمدم فوق العاده ترقی پیدا میکنه. یه جورایی ریسک بزرگیه ... باید بیشتر راجع به این موضوع تحقیق کنم و با برنامه‌ریزی پیش برم که انتخاب غلطی نداشته باشم که منجر به شکست بشه و همین موقعیت خوب فعلی رو هم از دست بدم ...
  • ۰ نظر
  • ۱۶ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۲۵
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
این روزها وقتی دلم برای همسرم تنگ میشه ، از بس که وقت برای دیدن و بیرون رفتن کمه با اسکایپ با هم ارتباط می گیریم! اینه زندگی تو عصر تکنولوژی که دیگه تو یه شهر و تو دو تا محله‌ی نزدیک هم ، آدما حتی وقتی برای نامزدشون هم ندارن! نه یه بیرون رفتنی نه یه تفریحی نه یه ... هیچی . خیلی وقته یه بیرون درست و درمون یه دَردَرِ حسابی نرفتیم! میدونم که اونم از این موضوع ناراحته ولی به روم نمیاره .  دلم براش خیلی تنگ میشه وقتی دو سه روز نمی بینمش . یا همش دانشگاهم یا همش سر کارم . از محل کارم میدوئم میرم دانشگاه از دانشگاه بدو خودمو میرسونم به محل کارم. تازه اگه آخرش یه پول درست و درمون باشه که خرج کنی لذت ببری خوبه. . .!! اونم نیست اینم شد زندگی ؟
  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی