تاکنون چند بار توانسته ایم با غلبه بر خشممان لذت گذشت را بچشیم؟!
آیا طعم گذشت را چشیده اید؟ پس مى توانید مانند من به این حقیقت برسید که گذشت طعمى به شیرینى عسل و خواص عسل دارد! من نیز مانند همه ى شما بخاطر حواشى مسائل پیرامونم بارها جا زدم! و وقتى نتوانستم بر مشکلاتم غالب آیم،وقتى دیوارهاى سختى و تنگناها بلندتر شد،وقتى کسى روحم را آزرده خاطر ساخت؛وقتى عزیزى را که از او زیاد متوقع بودم! با بى اعتنایى قلبم را شکست... خشمگین شدم! بارها رنجیدم...
با پرخاش و عصبانیت گاهى با زبان پر از الفاظ ناهمگون با شخصیتم،خواستم حال طرف را بگیرم! تا اندکى از خشمم بکاهم! اما نشد که نشد! مى دانید چرا؟! شاید همان لحظه خوشحال شدم که طرف مورد هجوم من،مجبور به کوتاه آمدن شد! اما به آرامش که رسیدم،نتوانستم به این باور برسم که من پیروز میدان بودم! چون در خلوتم به این مهم دست یافتم که من دلى را شکستم! کسى را رنجاندم،دوستى را از خود دور کردم! و آن وقت به این بیت معروف مى رسیدم که: تا توانى دلى بدست آور / دل شکستن هنر نمى باشد! آن وقت طرفم هرکه بود،در خور شأن و شخصیتش،بنا بر مقتضیات زمان و مکان و امکانات! با او تماس مى گرفتم؛گاهى شاید هم قرار ملاقات در پارک،کافى شاپ و... و پس از عذرخواهى او هم به اشتباهش پى مى برد و به عذرخواهى مى پرداخت و همه چیز به زیبایى آنى سپرى مى شد؛اما این طعم واقعى غالب آمدن بر خشم نبود! زمانى همه چیز به شیرینى طعم عسل مى شد که "قبل از برپایى طوفان خشم" با اندکى حوصله و صبر،به فرموده ى بزرگى،به فاصله ى یک صلوات تصمیم بگیریم که چگونه با عمل انجام شده ى طرف مقابل برخورد نماییم؟! و آنگاه که بهترین تصمیم ها را گرفتیم،نیازى به هزینه ى غرور و عذرخواهى و ... نیست! چرا که بدون اینکه توهینى به شخصیتها شود با توضیح و توجیح طرف مقابلمان را مجاب به پى بردن به اشتباهش کرده ایم! و این یعنى غلبه ى واقعى! طعم همه ى ناملایمتهاى زندگیتان به شیرینى عسل باد.
- ۸۸/۱۰/۲۹