خواندنیترین آرزوهای تاریخ
جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۸۸، ۰۱:۰۳ ق.ظ
ویکتور هوگو از نویسنده هاى شهیر و نام آشنا ، در ٢٢ مه ١٨٨۵ در پاریس در گذشت. آرامگاه وى در پانتئون در نزدیکى پارک لوگزامبورگ است. "خواندنى ترین آرزوهاى تاریخ" نام دل نوشته هاى ویکتور هوگو است که تنها پس از درگذشت وى در منزلش پیدا شد و بدلیل شیوایى و رسایى کلامش منتشر شد. در واقع هوگو هیچ گاه قصد چاپ و انتشار دست نوشته هایش را نداشت. پیشنهاد مىکنم در ادامه ى مطلب حتما قسمتهایى دل انگیز از این کتاب را بخوانید!
اول از همه برایت آرزومندم که همیشه به دور از نا امیدى زندگى کنى. برایت آرزو دارم که دوستانى داشته باشى،دوستانى که بىتردید مورد اعتمادت باشند؛ و چون زندگى بدین گونه است،برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشى؛نه کم و نه زیاد،درست به اندازه! "تا گاهى باورهایت را مورد پرسش قرار دهند!" که دست کم یکى از آنها اعتراضش به حق باشد،تا زیاده به خودت غره نشوى! همچنین برایت آرزومندم صبور باشى؛"نه با کسانیکه اشتباهات کوچک مىکنند!" چون این کار ساده ایست! بلکه با کسانیکه اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر مىکنند و با کاربرد درست صبوریت براى دیگران نمونه شوى. امیدوارم اگر جوانى خیلى زود رسیده نشوى! و اگر رسیده اى به جوان نمایى اصرار نورزى؛اگر پیرى تسلیم نا امیدى نشوى،زیرا هر سنى خوشى ها و نا خوشى هاى خودش را دارد. امیدوارم دست نوازش گرى داشته باشى؛به پرنده اى دانه بدهى و به آواز سهره اى گوش کنى،وقتى که آواى سحرگاهیش را سر مى دهد؛زیرا به این شیوه احساس زیبایى خواهى یافت به "رایگان"! امیدوارم که دانه اى هم بر خاک بیافشانى،هرچند خرد بوده باشد... و با روئیدنش همراه شوى تا دریابى که چقدر زندگى در یک درخت وجود دارد... همچنین آرزومندم که پول داشته باشى! زیرا در عمل به آن نیازمندى! و براى اینکه سالى یک بار! پولت را جلوى رویت بگذارى و بگویى: "این مال من است!" فقط براى اینکه روشن کنى "کدامتان ارباب دیگرى است؟!!" و در پایان... اگر فردا خسته باشید یا پس فردا شادمان... "باز هم از عشق سخن برانید تا از نو آغاز کنید..."