4 تایی!!
يكشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۳، ۰۹:۰۷ ب.ظ
امشب طی یک مسیری سوار تاکسی شده بودم. کنار راننده یک خانم میانسالی نشسته بود و مشغول صحبت بودند. خانومه داشت از اوضاع بد جامعه تعریف میکرد و میگفت پسرم سی سالشه دنبال یک دختر خوب میگرده اما نمیتونیم پیدا بکنیم براش!! راننده ناگهان از جا پرید و گفت نه خانوم!! این همه دختر خوب!! دخترای ایرانی خیلی خوبن!!نگاه به مانتوشون نکن دلشون صافه و ...!! بعد بحث رسید به اینجا که راننده گفت منم یه دختر دارم عاشقشم! میاد میگه بابا این مانتو رو بپوشم؟ منم میگم خودت ببین مناسبت هست یا نه؟؟ من کاری ندارم!! بعد کلی تعریف و تمجید که دختر من هزارتا خواستگار داره پاشنهی درمون رو از جا کندن! (نمیدونم تو این دوره زمونه اینجوری هم میشه واقعا آیا؟!) منتظریم صفر تموم بشه بگیم بیان دیگه خستمون کردن!! دخترم مهندسه ماهی دو میلیون درآمد داره و...این رو که گفت این بار خانومه از جا پرید و یک تکونی به خودش داد و گفت : احسنت خیلی خوبه که دستش توی جیب خودشه! پسر منم مهندسه ماهی سه میلیون تومن حقوقشه!!! (این حقوقهای میلیونی رو کجا میدن ما هم بریم وایسیم تو صف والله!! ) خلاصه یکی این گفت و یکی اون جواب داد! منم تو دلم داشتم میگفتم بابا میخواید دختر و پسرتون رو به همدیگه بندازین روتون هم نمیشه!! آخه راننده 4 تایی اومده بود که بین این همه خواستگار یه خواستگار خیلی خوب داره دخترش که فوقش دیپلم داره -شما بخوانید فوق دیپلم!- و ماهی یک میلیون و پانصد هزار تومان درآمد داره -من موندم لیسانسههاش بیکارن یا دارن برای دو زار پول همه کاری انجام میدن چجوری به فوق دیپلم این حقوق رو میدن؟!- میخوایم بدیمش به اون!! اما بعد که شنید خانومه پسر مهندس داره و درآمد 3 میلیونی (مثلاً) هی داشت گرا میداد که حیف دیگه من دختر ندارم بدم به شما و هی این جمله رو تکرار میکرد که خانومه در بیاد بگه شما که هنوز دخترتو ندادی شمارتونو بدید بعد از صفر بیایم ما هم ببینیم!! کاملاً این موضوع تابلو بود. اما خب خانومه هم که به نظر میومد راجع به نیکیها و درآمد پسرش 4تایی که چه عرض کنم 6تایی اومده روش نمیشد این تعارف رو بزنه چون اگر میرفتن احتمالاً تابلو میشد که همچین درآمدی نداره پسرش و صاحب همچین کمالاتی هم نیست احتمالاً!!البته خدا عالمه که حرفهاشون چقدر صحت داشت اما گمون نکنم حتی 5 درصدش درست باشه . به خصوص اینکه بعد از پیاده شدن خانومه از میانهی راه راننده در اومد و گفت اصلا من از عاشورا و محرم و صفر متنفرم و هیچ چیزی رو قبول ندارم و همش دروغه و ... در حالیکه چند دقیقه قبلش گفته بود منتظریم صفر تموم بشه!! کسی که اعتقاد نداره بدون شک منتظر تموم شدن صفر نمیشه که خواستگارهای سمج رو راه بده خونش!!من که هر چقدر سعی کردم فکر کنم 4تایی نیومدن نشد! به هر حال لحظات شادی رو برای من بوجود آوردن دستشون درد نکنه!!!