Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

Sourire

میزی برای کار|کاری برای تخت|تختی برای خواب|خوابی برای جان|جانی برای مرگ|مرگی برای یاد|یادی برای سنگ|این بود زندگی؟؟؟

سلام خوش آمدید

۲۱۴ مطلب با موضوع «عاشقانه» ثبت شده است

قصه‌ی عشق

مثل من هرگز کسى عاشق نبوده

سوختن از عشق را لایق نبوده

از توام بر آتش و خاموشم از تو

تا نگویى در وفا صادق نبوده!

هرچه مى سوزم تو مى‌گویى کم است!

قصه ام ورد تمام عالم است...

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
فاطیما جان پیوندتان مبارک!

امروز ایمیل هامو چک کردم؛ طبق معمول تبلیغاتى هارو نخونده پاک کردم تا رسیدم به ایمیل فاطیما! مثل خواهرمه! اما خیلى وقت بود ازش بى خبر بودم! خوشحال شدم! برام نوشته بود ازدواج کرده! جا خوردم! انتظار نداشتم اینقدر زود ازدواج کنه! شوکه شدم!!!

به هر حال براش آرزوى خوشبختى مى کنم و اگه روزى وبمو خوند خالصانه میگم:

فاطیما جان سپید بخت باشى همیشه...

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
پاسخ تلخت به یادت هست؟!

شبى از عشق تو با پونه گفتم...

دل او هم براى قصه ام سوخت...

غم انگیز است تو شیداییم را...

به چشم خویش فهمیدى و رفتى...

تو را به جان گل سوگند دادم...

فقط یک شب نیازم را ببینى...

ولى در پاسخ این خواهش من...

تو مثل غنچه خندیدی و رفتى...

(شعر:م.حیدرزاده)

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
همیشه با تو

با تو بوده ام . .

.همیشه و در همه جا . . . 

با تو نفس کشیده ام،با چشمان تو دیده ام . . .

مرا از تو گریزى نیست،چنانکه جسم را از روح و زمین را از آسمان و درخت را از آفتاب . . .

تو دلیل حیات من بوده و هستى . . . 

و چنان با این دلیل زیسته ام که باور کرده ام " علت بودن من ، تو هستى!" 

پاسخ من به آغاز و پایان زندگى این است: 

 "همیشه با تو . . ."

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
من منتظرم

مهمان نگاهم شو در یک شب رویایی

بگشاى بروى من ، یک پنجره زیبایى

فانوس نگاهم را آویخته ام بر در

من منتظرم زیرا . . .

گفته اند : "تو مى آیى"

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
منو دعا کن

توی خلوت پر از همهمه ام،یه صدایی به صدام نمی رسه...

اگه میتونی منو دعا کن،من که دستم به خدا نمی رسه ...

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad
شب پاییزیتان بخیر . . .

می گویم شب پاییزی چون شب های پاییزی یادآور قشنگترین و بهترین های دقایق زندگی‌ام بوده؛قدم زدن بر روی برگ های زرد و نارنجی و گاهی قرمز درختان که کم کمک در حال  خواب رفتن هستند...

مانند نوزادی می مانند که در وقت سرما با پتوی گرم پوشانیده شده است و با لبخندی معصومانه به خواب رفته است . پاییز برای من یادآور "عشق" است و انگیزه ای برای ادامه‌ی حیات؛ زیباترین فصل خدا که همه‌ی بزرگی و موهبت خدا گویی یکباره در این فصل گنجانده شده است. نم نم سرمایی که شروع می شود،گویی آدمها را به هم "نزدیکتر" و مانوس تر می کند،چرا که به هم نزدیکتر می شوند و "تنگاتنگ" هم راه می روند و نفس می کشند و می خوابند تا "سرمای هوای پاییز" را کمتر احساس کنند!!!

انگار شرم و حیاء از درختان رنگ می بازد و به آدمها انتقال می یابد چرا که هرچه درختان "عریان تر" می شوند،آدمهای خاکی "پوشیده تر" می گردند!

پاییز یادآور روزهای زیبای خاطرات تلخ و شیرین من است. می گویم "خاطرات تلخ زیبا" چون به تجربه یافتم تلخ ترین خاطرات نیز بعد از اندک زمانی در عین یادآوری،لبخندی هر چند تلخ به لبان ارمغان می دهد.بسان اینکه در پاییز نمی توان از سایه ی درختان استفاده کرد.اما از زیبایی رنگ خزان،"عشق" در دلت "قیلی ویلی"! می رود و چشمانت براق میگردد؛

مانند کودک ذوق زده ای می شوی که از فرط شادی گویی کاسه ی چشمانش می خواهد از حدقه در آید!!! 

وای از صبح های پاییزی که شور و اشتیاق آور است...گرگ و میش هوا،آسمان نیمه ابری و "اشکهای ریز و درشت آسمان" که بر سرمان فرو می ریزد... عشق،شور،انگیزه و باز "عشق به زندگی" در ما تجسم می یابد و دوباره فریاد می زنیم:

سلام پاییز... صبحت بخیر!!!

سلام پاییز... غروب دل انگیزت بخیر!!

!سلام پاییز... شب روح نوازت بخیر!!! 

سلام پاییز . . .

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

سلام معبودم . . !

"معبود عزیزم" که مرا از خاک و آب ساخته اى؛عقل دادى و چشمانى بینا و گوشهاى شنوا . . . اما با این وجود تو خود شنواتر و بیناترى؛سلام مرا بپذیر . . .

شنیدم که توسط پیامبرت فرمودى : "سلام،سلامتى مى آورد." پس با آغوش گرم مرا پذیرا باش تا بر سلامتى ام بیافزایى!

معبودم . . . مگوئید خودخواهم و تنها براى خویش سلامتى مى جویم! بلکه من "خاکى بنده اى" هستم که در دامان "محبت و گذشت" تو چشم به دنیا گشودم... معبودم . . . "چشمانم" را از من نگیر . . .

معبودم آنچه را که به صلاحم هست در راه من قرار بده و آن روز من بیشتر از امروز،با صدایی بلندتر و رساتر فریاد خواهم زد: معبودم سلام!

"دوستت دارم" ممنون از اینکه مرا در حصار سایه ى دستان خویش نگاهدار بودى . . .

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

عاشقی یعنی اسیر دل شدن

با هزاران درد و غم یکی شدن

عاشقی یعنی طلوع زندگی

با صداقت همنشین گل شدن

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

از سکوت  آسمانها پرسیدم:

- چه بگویم به آنکه دوستش دارم؟

گفت بگو:

- بی تو فردایی ندارم...

  • اسماعیل محمدنژاد | Esmaeil MohamadNezhad

I am sweet, but honey is you . Flower is me , but fragrance is you . Happy I am but reason is YOU
-----------------------------
پرواز کن آنگونه که می‌خواهی ...
وگرنه پروازت می‌دهند آنگونه که می‌خواهند ...
------------------------------
این شعاری بود که سالها توی وبلاگم نوشته بودم ... از هواداران و اعضای پیشین باشگاه هواداران پرشین‌بلاگ هستم. بعد از چند سال وبلاگ نویسی مداوم به دلایلی کوچ کردم به این وبلاگ جدید ... وبلاگی جدید در محیط و سرویسی جدید ... همچون بهاری که همراه عشق به زندگیم پای گذاشت بهاری جدید را در زندگی مجازیم تجربه خواهم نمود... این بار اما از گذشته ها گذشته‌ام(!) و به حال رسیده‌ام و به فردایی بهتر برای ''ما" می‌اندیشم...
-----------------------------
چه تقدیری از این بهتر..؟
من از عشق تــــــو می‌میرم..!
-----------------------------
این وبلاگ در گذشته در سیستم وبلاگ‌دهی میهن‌بلاگ آریوداد نام داشت و در آدرس http://Ariodaad.MihanBlog.Com منتشر میشد که با اعلام تعطیلی سایت میهن‌بلاگ ، با نام و آدرس فعلی در اینجا به راه خود ادامه می‌دهد! بنابراین دیدن نام و آدرس وبلاگ قبلی روی بخش زیادی از تصاویر این وبلاگ امری عادی است!

دنبال کنندگان ۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی